من نظرم تو این تاپیک مخالف دوستان بوده. چون عقیده دارم با یه بار نمیشه قضاوت کرد. اون خواهرشون که زود رفته اشپزخونه شاید خجالتی بوده آدم اجتماعی نبوده. شاید اعضا خانواده بیش از حد با شما احساس راحتی کردن
اولین بار رفتن خونشون باید حداقل ازشون کمک نمیگرفتن. دیگه دوتا قاشق و بشقاب پرت کردن کمک نمیخواد که. دوتا خواهر جوان میتونستن همه کارارو خودشون بکنن نه اینکه از دختری که هنوز عروسشون نشده کار بکشن.
به نظرم کارت غلط بوده اگر با پسر جور بودی و سن ۳۵ هستی این حواشی اینقدر اهمیت نداره مهم خوشحالی خودت تو زندگی بود مادر شدن بود بعد حالا اینا اینجور بودن چه ایرادی داره بعضی ها اولش خیلی عالی نشون میدن بعد که میری توشون میبینی چقدر الکی و نمایش بوده چرا اینطور قضاوت کردی .
نمیدونم....فقط میدونم اینقدر اون روز خونشون شرایط رفتاری بد بود که من خیلی جلو خانواده ام خرد شدم..آخه من خیلی سعی کردم خانواده رو مجاب کنم.چون پسر غیر یه کار تحت پوشش پیمانکار هیچی نداشت..واقعا دلگرمیمون رفتار خوب و حمایتشون از خواستگارم بود که ندیدیم و من موندم..ترسیدم این حواشی برای خانواده ما که مبادی آداب هستیم اینقدر تکرار بشه و بشه کلا مشکل ..خیلی دلم تنگه..گفت با شرایط بهتر میام..میترسم دیگه خانواده هم رضایت به حتی شنیدن حرفاش ندن و یا خیلی این شرایط بهتر زمان بر باشه..
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
6 ثانیه پیش
6 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
