دومین جلسه اشنایی منو برد رستوران خیلی خجالت کشیدم خیلی وقت پشت صندلی رو به رو ش نشستم بعد من سفارش غذا دادم بعد اونم غذا سفارش داد هر. دو کباب البته من خیلی کباب خیلی گرونی سفارش دادم بعد من بهش کباب تعارف کردم بعد نگاه همون به من گره خورد بعد اون خندید منم خندیدم اون لحظه خیلی خجالت کشیدم تا حالا با هیچ مرد غریبه رستوران قرار نذاشته بودم