ممنون عزیزم
من خیلی دلم پره
مادرم از بابام جداشد چون مشکل اعصاب میدا کرده بود عصبی میشده منو میزده دعوا میکرده به بابام تهمت میزده
خانواده بابام طلاقشو گرفتن
بعد به مامانم میگفتن دیوونه
جلو جمع ازش یاد میکددن با مسخرگی
فامیل میگفتن نحسه پون بچه طلاقه
بخدا درسمو ادامه دادم ارشد شهیدبهشتی خوندم ظاهر قشنگ همه چی خواستگارای زیاد ولی تا علت طلاقو میفهمیدن میرفتن میگفتن اینم مثل مادرشه درحالی که دقیقا خدا برعکسشو سرم اورد یه شوهر عصبی. فامیلای بابام همه ازدواج فامیلی داشتن ولی منو نخواستن انگ میزدن. الانم طلاق بگیرم میگن عین مامانشه. دیوونس. دشمن شاد میشم. تحمل میکنم صبر میکنم بخدا خیلی عداب میکشم
بعد بابام ازدواج کرد نامادریم خیلی زن خوبیه واسم کم نزاشته هرجایی هم تو حرفام گفتم مامان منطورم نامادریم بوده
ولی سرکارای شوهرم پشتم نیستن