باید به خاطر دعوای شما و شوهرتون زجر بکشن اونم به خاطر دعوا و قهر های شماها که خووب عین دوتا بچه رفتار میکنین؟
اخه کی به شما میگه وقتی به بلوغ ازدواج نرسیدین بچه دار شین اصن
اخه الان تکلیف من چیه با این دوتا پدر و مادر چیه
هه بهتره بگم این دوتا بچه
چرا اخه اینکارارو میکنین
چرا منم نباید مثل بعضیای دیگه ارامش داشته باشم و تو خانواده های شاد و خوب به دنیا بیام
من با 15 سال سن دیگه نمیکشم بخدا
باز مامانم از خونه گزاشت و رفت به خاطر دعوای با بابام
منو ابجیمم رفتیم باهاش.من به هوای اینکه مامانم تنها نباشه و خب نمیتونستم بینشون یکیو انتخاب کنم رفتم دیگه
اما مامانم با کمال پررویی به خالم میگه خب اینا ( منو ابجیم) برن پیش باباشون از این دوتا برای من چه فایده ای هست. امیر( داداشم) شبا میاد پيشم میخوابه.
منم چون اسباب بازی نیستم که اینا منو دنبال خودشون بکشونن و تحقیرم کنن با بابام رفتم خونه
بابام هرکار کرد نتونست مامانمو راضی کنه برگرده
هه واقعا بچه این واقعااااااا
اینم بگم من تو خونه کاری به کار کسی ندارم. تو اتاقمم فقط. غذا درست میکنم میخورم و برمیگردم دوباره تو اتاقم
الان من واقعا نمیدونم چکار کنم تو خونه بدون مامان
برگشتم خونه چون گفتم میخوام زندگیمو کنم برای همین تو خونه خودمون میمونم. هرکیم میخواد باشه هرکیم میخواد نباشه
مگه من کیم که اینقد صبر داشته باشم
فکر کردن چون جلوشون گریه نمیکنم ادم بی احساسیم. اما خب منم غرور دارم. جلو بقیه که گریه نمیکنم
الان اینقد چشام پر از اشکه که نمیدونم چکار کنم
اینقدررر قبطه میخورم به دوستام که همش با مامان باباشون خوشن.
بدتر اینه که طلاقم نمیگیرن. اه
شما جای من بودین چکار میکردین؟