بچه ها یه جمله ای یا یه حرکتی از سمت شوهر یا پارتنرتون بوده که خییییلی دلتون رو شکست و هیچوقت یادتون نمیره و حتی با یادآوریش اذیت میشین چی بود؟
من خودم:
شوهرم روزی که میخاستم برم بیمارستان برای زایمان کلی داد و بیداد سرم کرد به خاطر اینکه چرا دوشب بستری میشی من پول ندارم در حالی که داشت
و برای زایمان طبیعی با کلی استرس تنها رفتم بیمارستان
همسرم ناراحتم کرده ولی طوری نبوده که تو دلم بمونه یا تو ذهنم بمونه . یا بعدا ازدلم دراورده یا خودم فراموش کردم . اما پدرم و مادرم خیلی حرفا بهم زدن که تا عمر دارم نمیبخشمشون و فراموش نمیکنم
تو زندگیم خیلی حرفا شنیدم
اهل تلافی و حاضر جوابی هم نیستم
یادمم نمیاد کیا بودن و چیا گفتن ولی
فقط از یکی ب دل گرفتم اونم شوهرمه
چون توقع نداشتم پشتمو خالی کنه
اینکه دیدم با ینفر دو سال بزرگتر ازخودش ، ک بشدت دختر بد نامی بود ، دوست شده ب هدف رل زدن
و ب منی ک س سال پای سخت ترین شرایطش بودم چنین خیاننی کرد
بابامم سر یچیزی ک حقم نبود توی بچگی بهم گف ج. ن.ده
اونم خیلی دلمو شکوند
۱۱ سال گذشته ذره ای دلم صاف نمیشه باهاش
وای وای وای چه تجربه بدی . خدا صبرت بده واقعا با همچین مردی
وای بگردم الهی خیلی حس بدیه
شوهره من تو عصبانیت خیلی حرفا زده یکی اینکه بهم گفته تو هیچوقت پشتم نبودی هیچوقت درکم نکردی در صورتی ک بدترین سختیا رو چ از لحاظ مالی چ معنوی کنار هم کشیدیم و من صدام در نیومد هیچوقت همیشه بهش امید دادم انگیزه دادم ولی هیچکدوم ب چشمش نیومد
یکی اینکه تو دعوا گف رابطه بقیه رو ببین چقدر خوبه و بقیه دخترارو زد تو سرم با اینکه خدا بالاسر شاهده هیچکس از دورو وریاش نبوده ک بهش نگه قدر مریمو بدون هر کی مارو میشناسه همینو میگه بهش
یکی اینکه گف بسه هر چی با حرفای تو زندگیمو جلو بردم از این ب بعد میشم همون ادم لاشی که تو میخوای هر کاری دلم بخواد میکنم
و خلاصه خیلی حرفای این شکلی زده ک تا صبح میتونم برات بگم
یه نفر بهم گفت خیلی رو مخی با اینکه همیشه فکر میکردم اون طرف دوستمه و حتی رفتار یا حرکت بدی انجام می‌داد به دل نمیگرفتم و صدمو میزاشتم تا خوشحال باشه و جایی تو جمع ناراحت نشه
