یه جاری حسود نفهم دارم که از اول با من لجه منم زیاد تحویلش نمیگیرم رفته بودیم خونه مادرشوهرم پنجره باز کرده بود که هوا گرمه بعدشم گفت بخاطر کرونا وا کرده منم بچه کوچیک دارم نگران بودم سرما بخوره خودمم سردم بود رفتم بستم دوباره دیدم وا کرده یبارم بستم بازم رفت پنجره اتاقو واکرد نفهم. منم دیگه کاری نکردم همونجور باز موند تا اخر. من چیکار کنم با این ادم؟؟؟؟؟