اگه همسرتون یه اشتباه کنه و پشیمون بشه..

اگه  خیانت  باشه  دوباره  تکرار میکنه 

اگه  چیز دیگه  ایه باید مطمین بشه  که  دفعه  دومی در کار نیست

ببین یاداوری کنی شوهر خیلی خوبی میشه چون همش ناراحته و اینا واس همین عذاب وجدان داره

نکنی پشیمون میشی

چون یهو یه بحثی پیش میاد اگه اون سرکوفتی که میزنی مال خیلی وقت پیش باشه و داغ نباشه اصلا تاثیری نداره

اگه مرتبا یاداوری کنی که ناراحت شدی به وخامت وضع پی میبره و وقتی تو دعوا هم همینو گفتی زبونش بسته میشه چون میدونه چقدررر این موضوع مهمه

حالا از من گفتن

(خوبه مجردم و این همه ایده دارم)

ولی تو توجه نکن که مجردم منطقی فکر کن ببین واقعا درست میگم یا نه

نیا بگو چون مجرده اصن هیچی حالیش نیست

همه میبخشن!

عجب😐

من معتقدم وقتی یبار راهو کج رفته پ بازم کج میره شاید یه مدت آدم شه ولی باز کرم های تو اونجاش شروع ب اذیت کردنش میکنن 

همیشه هم بهش گفتم یبار چیزی ببینم نمیبخشم نمیتونم ببخشم 

چنین گمان میبرم که شما دبیر ادبیات فارسی باشید ، آیا چنین است ؟! 🤔

احتمالأ اشتباه خیلی بزرگی کرده که اینطوری می‌کنی و هنوز نتونستی فراموش کنی 

باهاش صحبت کن بهش بگو از نظر منطقی می‌دونم این حرکت دیگه تکرار نمیشه من الان بهت اعتماد دارم و صداقت گفتارت باور دارم ولی دست خودم نیست نمیتونم فراموش کنم همش میترسم و احساس امنیت روانی ندارم به نظرت چه راه حلی وجود داره که این افکار از ذهنم بره بیرون ؟ 

اگر مسأله خیانت مطرحه بهش میتونی پیشنهاد بدی که همه اموال رو به نامت بزنه و حق طلاق بهت بده اگر این کار رو بکنه قطعا حداقل الان دیگه تصمیم به تکرار کارش نداره و می‌دونه اگر تکرار کنه همه چیزو از دست میده حس امنیت روانی هم به تو میده 

اگر مسأله ساده تر از این حرفاست ولی نمیتونی فراموش کنی برو پیش روانکاو

کلا همسرم معتقده  هیچوقت  اشتباه  نمیکنه

خیرعزیزدل🌼🌼🌼

ببخش و رها کن 

دیگه یادآوری نکن 

من به شخصه بی تفاوت میشم ینی دیگه نه مثل سابق محبت میکنم نه خوش خدمتی ولی همش تو سرش نمیکوبم بلاخزه ادمه پیغمبر زاده ک نیست 

نه شوهرم نسبت به همه همینم واسشون خوبم تا وقتی خوب باشن ولی وقتی ببینم دارن سو استفاده میکنن درظاهرباهاشون خوبم ولی دیگه کارام از ته دل نخواهد بود براشون

چرا یادآوری کنه

من شوهرمو به خاطر کارایی که کرده بخشیدم چون خیلی پشیمون شد و خودشو ثابت کرده بهم.

ولی همه کاراش تو ذهنمه و با پاداوریش خودم خیلی اذیت میشم.

مثلاچند ماه فکرمو درگیر میکنه بعد شوهرم میگه احساس میکنم یه موضوعی پیش اومده میخوای تنهایی حلش کنی.

اگه چیزی هست بگو.

بعد منم بهش میگم امانه مثل دعوا و سرکوفت. فقط گریه میکنم و میرم بغلش درد دل میکنم.

بهشم گفتم اصلا سرکوفت نیست فقط درد دله چون دوست ندارم کسی از زندگیم سر در بیاره. باید با خودت صحبت کنم.

ولی تو دعوا اصلا و ابدا حرفی از کارایی که کرده و پشیمون شده نمیزنم.