ی بار میخاستیم بریم بیرون
مادرشوهرم زنگزد ک بیاین منو ببرین خونه اجیم
شوهرمم سر خرو کج کرد ننشو ببره
خلاصه شرو کردم غر زدن ک اره تو همش خالتو میبری اینور اونور چی میشد بیان مامانتو ببر
تو این همه وار واسه خالت کردی
اقا رسیدم دم در خونه مادرشوهر
شوارم با توپ پر رفت با مامانش دعوا کرد و نزاشت بره خونه اجیش
ک اره اونا اگ دوس داشتن بری میومدن دنبالت
بعدم به من گف تو پرمکردی کاینجور کردم
اخه واقعا دیگتحملم سر اومده بود انگاز شوهرم تاکسی تلفنیه
حتی وقتی میخاستیم بریم تفریحم باید اول کارا اونو نیکرد