اول خودم...
بچه ها من ی خواهرشوهر دارم خییییییلی بدجنس و حسود هست و واقعا اذیتم کرد و زندگی رو بهم زهر کرد،منم سنم کم بود نمیتونستم جلوش وایسم،تا اینک چندسال گذشت و بزرگ شدم😀
ی روز خواهرشوهرم اومد گفتن دعا نویس گفته منو طلسم کردن ک ازدواج نمیکنم و باید ادرار دختر بچه زیر دوسال بریزم رو سرم ک باطل شه(من اونموقع خواهرزادم14ماهه بود)گفتش ادرار بچه خواهرتو بریز تو پلاستیک بیار واسم
منم هرچقد بچه رو میگرفتم ک ب زور مجبورش کنم ادرار کنه تو پلاستیک نمیشد ک نمیشد،بچه میترسید،گریه میکرد،و واقعا اذیت میشد و ترس اذیتش میکرد طفلی،گفتم نمیشه،گفت برو بابا تو نمیخوای واس من کاری کنی،تو از من بدت میاد و این حرفا،گفتم بخدا بچه میترسه اخه اون ک زبون نداره بگه جیش دارم پلاستیک بگیرم زیرش،گفتش تو نمیخوای وگرن میشه،برا ی ادرارهم خسیسیت میشه و نمیخوای من شئهر کنمو خوشبخت شم حسووود و کلی بارم کرد
منم دیگ صبرم سر اومد،ادرار خودمو ریختم تو پلاستیک بهش دادم😐😐😐(مجبووووورم کرد)
ریخت رو سرشو طلسم باطل شد😂😂😂😂
روز بعدش اومد کلی بوسیدمنو و گفت ک بعد اینک ریختم احسااااس کردم بدنم سبک شده و طلسم باطل شده!😂
بچه ها نمیدونم چجور تلقینی کرد ک س ماه بعد ازدواج کرد😂😂😂
الان یکی دو سال گذشته،یهو یادم اومد گفتم بگم براتون،شما هم اگ دارین بگین