بذار من خاطره بارداریمو بگم ک خیالت راحت بشه.میرفتم کلاس یوگا بارداری همه خانمها باردار بودن میگفتن بچه ما مثل ماهی حرکت میکنه.من ترسیدم گریه که بچه ام مرده.زنگ زدم ب مامانم ک بچه ام مرده دیگه با آژانس رفتم درمانگاه برا سونو دکتر چک کرد دید سالمه.کلی دعوام کرد ک بچه ضرباتش شاید اینقد کم باشه ک متوجه نشی هر دفعه هول نکن و بگو مرده
من این حروف نوشتم چنان ک غیر ندانست/تو هم زروی کرامت چنان بخوان که تو دانی