2777
2789

خونه ی بابام میرم مادرم همش زندگیه منو با خواهرم مقایسه میکنه اون وضع مالی خوبه من متوسط همش منو کوچیک میکنه پیش خواهرم انقد تابلو فرق میزاره که اشکم در میاد ...اگه بگم چه مشکلاتی دارم سرکوفت این چیزا هم اضافه میشه چون خونوادمو میشناسم هیچ وقت روشون حساب نکردم البته پدرم اگه متوجه بشه که مشکل دارم بهش نمیگم ناراحت میشه ولی دلم نمیاد غصه بخوره آخه مریضه...

صد برابر ازش سرترم... خاک بر سر نمیفهمه..

منظورم این بود کم نیار

بعدم میخواستی بهش بگی پاشو تو آیینه خودت یه دقیقه خودتو ببین، ببین که خیلی زنم که باهت زیر یه سقفم با این قیافت 

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

خونه ی بابام میرم مادرم همش زندگیه منو با خواهرم مقایسه میکنه اون وضع مالی خوبه من متوسط همش منو کوچ ...

از دست این مادرها 

واقعا دختر از پدر یتیم میشه نه مادر

مادرها خیلی بعد ازدواج بچه هاشون حرص درآر میشن نه همه اما خب کمم نیستن

منظورم این بود کم نیار بعدم میخواستی بهش بگی پاشو تو آیینه خودت یه دقیقه خودتو ببین، ببین که خیلی ز ...

شوهر من اصپلا جنبه نداره... خیلی کینه ایه... منم میخوام زندگیمو حفظ کنم... اهل تیکه انداختن نیستم.. فقط بهش گفتم حرفت خیلی زشت لود

یه زمانی خوش میگذشت اما الان خوشم ک میگذره😔

استارتر هیچی نمیتونم بگم زندگیت سخته درک میکنم

ایشالا خدا ب داد دلت میرسه دختر خوب❤

خیلی وقت نیس که آدم ریلکسی شدم. دنیا به کاممه. بااینکه سنم زیاد نیس ولی دارم به تک تک آرزوهام میرسم. شایدم به این خاطر هست که دنیارو جدی نگرفتم. سخت گذشت بهم تا فهمیدم منم یه روزی میمیرم.دیگه بعد یه سال مرگم کسی منو یادش نمیمونه. حتی پدرمادرمم دیگه زیاد منو یاد نمیکنن. حتی عشقم. حتی دوستام. دارم به تک تک آرزوهام میرسم چون دل خوشی دارم. این دل خوش رو یکماهه که بهش رسیدم. واسه هیچ چیزی خودمو ناراحت نمیکنم. حرفای مردم رو اگه به کامم نباشه به یه ورم میگیرم. خیلی وقت نیس که دیگه اگه مردم سوالی میپرسن جوابشونو نمی دم یا اگرم بدم کوتاه . چون زندگی من به کسی ربط نداره. خیلی وقت نیس آدمارو میشناسم. تقریبا از روزی که با نینی سایت آشنا شدم خیلی چیزا اومده دستم.  هنوز 20ساله م نشده ولی از یه آدم30ساله بیشتر میدونم. خیلی وقته تحویلم نگرفتن دوروبریام . ولی الان افتادن به پام. دارن پاچه خواریمو میکنن. کی باورش میشه دارن پاچه خواری یه دختر 19ساله شهرستانی رو میکنن؟  آره کسگم خیلی چیزا یاد گرفتم. درس رو دوست ندارم چون فرقی بحالم نکرد. حالمو خوب نکرد. باعث نشد از زندگی چیزی یاد بگیرم. هر کاری دوس داشته باشم میکنم. حرفت حق باشه با جونو دلم قبولت دارم و میگم چشم. حرفت حق نباشه یه گوشم دره یه گوشم دروازه. دنیا قبلنا به کامم تلخ بود . خیلی سخته منی که دوستام سرم جنگ و دعوا داشتن که با کدومشون برم بیرون و با کدومشون حرف بزنم یهو تنها شم. باورت نمیشه اگه بگم از اون چهل پنجاتا دوستی که داشتم یکیشم نموند باهام . دیگه نمیخام هیچ دوستی داشته باشم. چند ساله تنهام .پیشونی خدامو میبوسم که گذاشت من تنها باشم .تنها نمیشدم الان اینهمه خوشبخت نمیبودم. فقط یکماهه فهمیدم زندگی چیه. چجور باید باشم. چیکار باید بکنم. از زندگی چی میخام .کوچیکترین چیزا هم مثل یه فیلم نگا کردن منو خوشحال میکنه. دیگه از آدما خوشم نمیاد . از هیچکی . امیدوارم توام یه روزی به خوشبختی که من دارم برسی.
نه میتونم به پدر مادرم بگم چون نمیتونم طلاق بگیرم دلم پره هیشکیو ندارم حتی باهاش درد ودل کنم

مثل منی 

منم همین حس و حال تو رودارم

آخه به کدامین گناه فرت وفرت قطع دسترسیم میکنید😢😢این کاربری چهارممه😬😬کاربری اولم برای۹۴/۲/۶بود
شوهر من اصپلا جنبه نداره... خیلی کینه ایه... منم میخوام زندگیمو حفظ کنم... اهل تیکه انداختن نیستم.. ...

اهان 

بعضی مردها نجیبن با سکوت شرمنده میشن

بعضی‌ها جسور و بی پروان با سکوت بیشتر جری و بی رحم میشن


باز خودت بهتر میدونی گلم

من راستش یه جور دیگه ام 

انقد کم آوردم که با خودم حرف میزنم همش عصبی ام حوصله ی بچه رو ندارم خدایا گناه اون چیه آخه 😭😭😭بهش ...

سعی کن هیچوقت بچه ات رو ناراحت نکنی و وارد این بحثاش نکنی. بچه ها تا همیشه خاطرات تلخ تو ذهنشون میمونه. بعدم سعی کن با یچه ات خوش بگذرونی خدا نعمت شوهر خوب رو بهت نداده بچه خوب رو که داده سعی کن از این نعمتت استفاده کنی. منم قبلا لجبازیها و بی توجهی های همسرم رو میدیم عصبی میشدم و با بی حوصلگی با بچه حرف میزدم و سر اون خالی میکردم ولی الان سعی میکنم وقتمو با خودمو بچم بگذرونم و سعی کنم یچمو خوب ترییت کنم تا آینده خوبی داشته باشه شوهرم هم خدا بزرگه شاید خدا خواست و تغییر کرد.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   ابرو_کمونیa  |  8 ساعت پیش