انقد کم آوردم که با خودم حرف میزنم همش عصبی ام حوصله ی بچه رو ندارم خدایا گناه اون چیه آخه 😭😭😭بهش گفتم کاش من مادرت نبودم گریه کرد بعدش پشیمون شدم خودمم کلی گریه کردم
منم.البته خودکشی نه ولی طلاق اره. البته من مشکلم خیانت نیست ولی تو یه زندگی بدون عشق و بی احساس موندم وقتی بچه نداشتم میگفتم طلاق بگیرم یه عمر تنها و بدون بچه چطوری زندگی کنم الانم که بچه دارم میگم طلاق بگیرم بچه ام بدون پدر گناه داره. ای خدااااااا خسته ام
ای خواهر
خوبه میگی قدیم، قدیما وااقعا راحت تر بود نه تو تربیت گیر بودن نه تو رفیق و دوست
بچه میزاییدن از دو سالگی تو کوچه بزرگ میشد همه چی امن
الان نه بچه ها خوب تربیت میشن نه گوش بحرف کنن نه محیط اجتماع سالمه
هی چی بگم
شوهر من اصلا اهل خرید نیست واسه من.. قهریم تقریبا... پیشش نشسته بودم تویه میج روسری رفت ک مدلش( دختره) خیلی خوشگل بود و یه شال ساده سرش بود. برگشت به من با تیکه گفت اینو بخرم برات آخه خیلی خوشگله😔 عوضی دختر مدل رو میگفت...اعصابم رو خورد کرده
الان چهار روزه باهاش حرف نمیزنم صبح میره شب میاد از بس گریه میکنم بچم خی میاد میگه گریه میکنی مامان ...کاش برام اهمیتی نداشت چیکار کنه کاش انقد دوسش نداشتم انقد اذیتم میکنه من احمق باز دوسش دارم بخدا اعتماد بنفسمو از بین برده من خیلی شاد و راهنما و بنفس بودم از این زندگی خسته شدم
باید بیخیالش بشی بیخیال شی کاری بهش نداشتی فکر خودت و بچت باشی مطمعن باش اونم تغییر میکنه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
