نه عزیزم من بی تفاوت نشدم بهش
فقط دیگه خودم نچسبوندم بهش
من همسرم کارش شیفتی نصف ماه خونه نیس وقتی نبود غذای خوب نمیخوردم غمبرک میزدم اصلا یه وضعی
وقتی ام بود بیا بریم لباس بخرم نبود عکس لباسارو میفرستادم یکی انتخاب کنه😤
منتظر میموندم بهم پیام بده😐
اصلا یه وضعی ها😓😓😓
اما دیدم دارم خودم نابود میکنم ب خودم گفتم میخوای ازش جدابشی؟؟؟ گفتم نه. گفتم پس آدم باش😂 مگه قبلا بدون اون زندگی نمیکردی
دیگه میرفتم لباس میخریدم بعدا عکسش نشون میدادم
پیاماش گاهی دیر جواب میدادم میگفتم ماسک زدم صورتم گوشی اونور بوده
خودم میرفتم خرید خونه چیزهایی ک دوس داشتم میخریدم خوراکی و...
ب پوستم میرسیدم
موهام رنگ نیکردم بهش نمیگفتم وقتی میومد میگفتم خواستم سوپرایزت کنم
میرم پیاده روی
غذاهای خوشمزه درست میکنم وقتی نیس
کیک درست میکنم
وقتی هست وکنارهمیم خودمو لوس میکنم براش حرفای بچگانه کاری مسخره بوسش میکنم
الان جوری شده میگه غذا حاضری میخوریم بیشتر پیش هم باشیم
بیا بریم قدم بزنیم
میرم خونه مامانم کلا گوشی نمیبرم میگم میخوام تمام وقتم پیش اونا باشم حواسم ب گوشی نباشه
خودش هر روز تماس تصویری زنگ و...
منم باید همینکاروبکنم وبخودم بیام ک انقدددد سمتش نرم یعنی انقددبهم حرف میزنه کتکم میزنه بازمن پامیشم میرم پیشش..یعنی آدم انقدخرررر بخودم میگه چته ولش کن نرو باز میرم اصن نمیدونم چ مرگمه انقدرفتم عادت کردم ب اینکار اونم عادت کرده پس بزنه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
