2777
2789
عنوان

شما هم به زیادی مودب ها حس بدی دارین؟

| مشاهده متن کامل بحث + 962 بازدید | 68 پست

من ازشون بدم نمیاد فقط راحت نیستم باهاشون

إِلَهِي كَيْفَ أَدْعُوكَ وَ أَنَا أَنَا، وَ كَيْفَ أَقْطَعُ رَجَائِي مِنْكَ وَ أَنْتَ أَنْتَ، إِلَهِي إِذَا لَمْ أَسْأَلْكَ فَتُعْطِيَنِي فَمَنْ ذَا الَّذِي أَسْأَلُهُ فَيُعْطِينِي، إِلَهِي إِذَا لَمْ أَدْعُكَ [أَدْعُوكَ ] فَتَسْتَجِيبَ لِي فَمَنْ ذَا الَّذِي أَدْعُوهُ فَيَسْتَجِيبُ لِي، إِلَهِي إِذَا لَمْ أَتَضَرَّعْ إِلَيْكَ فَتَرْحَمَنِي فَمَنْ ذَا الَّذِي أَتَضَرَّعُ إِلَيْهِ فَيَرْحَمُنِي، إِلَهِي فَكَمَا فَلَقْتَ الْبَحْرَ لِمُوسَى عَلَيْهِ السَّلامُ وَ نَجَّيْتَهُ، أَسْأَلُكَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَنْ تُنَجِّيَنِي مِمَّا أَنَا فِيهِ، وَ تُفَرِّجَ عَنِّي فَرَجاً عَاجِلاً غَيْرَ آجِلٍ، بِفَضْلِكَ وَ رَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

بحث شوخی نیست.شوخی اسمش روشه مثلا تو عصبانیت یهو می بینه اون خیلیییی با ادبه کلماتی به کار می بره ک ...

الان شما دقیقا سوالت چیه من راستش گیج شدم 

لطفا لایک نکنید ممنونم🌷

فک نمیکنم چیزیو قایم میکنن ولی خوشمم نمیاد سلیقم نیستن 

ادمای خاکی و راحت و شوخ رو ترجیح میدم بی ادبی هایی ک در حد شوخی و مسخره بازی دوستانه باشه رو هم دوست دارم یعنی در اصل بی ادبی نیست ولی اصطلاح دیگه ای نمیشه براش گفت!! 😅 

مثل مبل استیل میمونن ادم باهاشون راحت نیست😒

ولی بی ادبا مبل راحتی که چه عرض کنم

صندلی ماساژن اصلا😁😂

دلم براتون تنگ شده رفقا😔 دلم خییییلی براتون تنگ شده بی معرفتا.حقم این بود؟من که انقدر خنده میاوردم رو لباتون انقدر دوستون داشتم .اشکمو در اودین بی معرفتا..هیی کاش پیدام کنید😔🚶‍♀️
نه تنها حس بد ندارم تحسینشون هم میکنم از قدیم گفتن ادب مرد به ز دولت اوست .....جز ادب نیست حال اهل ک ...

اتفاقا چند بار برام پیش اومده که حس کردم چرا بقیه متوجه نیستن که فلان شخص با کلمات انتخاب شده و فااااخر در موقع عصبانیت چه کلماتی میگه؟ شاید هم تجربه های من فرق می کنه

بحث شوخی نیست.شوخی اسمش روشه مثلا تو عصبانیت یهو می بینه اون خیلیییی با ادبه کلماتی به کار می بره ک ...

خب یعنی ترجیح میدی با یکی بحث کنی که به خودت خانوادت فحش بده ؟ یا اینکه با کسی بحثت بشه که مودبانه صحبت میکنه ؟؟

چه تاپیک عجیبی بود !!!!!!

گفتند که او عاشق گیسوی کمند است،،،موهای من از عصر همان روز بلند است 👧

بستگی ب تربیت خانوادگی داره

دوستم میگفت خواستگارش اینجوری بود

خانوادتا اینجوری بودن 

البته همگی دکتر و استاد بودن 

من اتفاقا دوست دارم

دوستمم خوشش نیومده بود 🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️😑

🌹 هر چه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی 🌹

همسرم فعل جمع استفاده میکنه برام

از اول خیلی اذیت بودم و خیلی خواستم عادتش بدم ب مفرد صحبت کردن دیدم فایده نداره دیگه رها کردم

الان عادت کردم

امروزه درحوزه علمیه،دروس اخلاقیِ عملی وسلوک وسیر الی الله وعرفانِ شهودی،بطور کلی ترک شده.آنچه مهم است تربیت طلاب به تزکیه وتهذیبِ اخلاقِ عملی وعرفان شهودیست که مارا آشنا بحقیقت اسلام میکند وانسانیت رابما مینمایاند.دورانی ک حقیر نجف تحصیل میکردم نه تنها این دروس طالب نداشت بلکه منع میشد.درس اخلاق نبود،تفسیر وبیان معارف نبود،مطرود وممنوع بود،فقط جمال الدین گلپایگانی بود و بس او هم وقتی به نماز می آمد عبا برسر میکشید و از عارف بودن اونیزکسی خبرنداشت وگرنه اوراازنجف بیرون میکردند.بعضی از کتابفروشها که خرید و فروش کتب فلسفه را به نظر برخی مراجع حرام میدانستند کتابِ اسفارملاصدرا رابا انبر برمیداشتند تا دستشان نجس نشود! خدا میداند درمدت اقامت درنجف،مورداصابت چه تهمتها بودیم و تحمل چه مشکلاتی نمودیم و با چه مرارتها و تلخیهای حقیقی روبرو بودیم.امید میرفت بعد انقلاب درحوزه برای تدریس اخلاقِ عملی و معارفِ شهودی تاسیساتی نوین برپاشود آنهم نشد! بعدانقلاب، حقیر کتاب لب الباب درسیروسلوک را نوشتم؛ روزی ازحوزه آمدند وگفتند شما۲کتاب دیگربنویسیدیکی مختصرترازلب اللباب ویکی مشروحتر و عمیقتر،تا برای طلاب تدریس شود، گفتم منعی نیست ولی خواندن این کتابها تا اندازه ای مفید است ن بتمام معنا؛ آنچه جان حوزه ها را زنده میکند و روح اسلام را زنده مینماید تدریس حکمتِ عملی و تربیت طلاب ب عرفان شهودیست ک بنیاداولیه نفوس را تغییر میدهد و آنان را به طهارت واقعی و حقیقی میکشاند و اگر حوزه اینطور شود حاکمانی تربیت میشوند که مثل دستپروردگان حقیقی رسول و حواریین امیرالمومنین علیهم السلام هستند و قادرند با طهارت و نفس زکیه تاثیر بسیارعمیق درمردم کشور و دنیا بگذارند و به اسلام واقعی سوق دهند.پس ازمدتی جواب آمد که اخلاق وعرفان عملی مرز ندارد ک دسته بندی و تدریس شود! این جواب کامل نیس زیرا همانطور که فقه و اصول و عربی مرز دارد، عرفانِ عملی و اخلاقِ شهودی هم مرز دارد و باید دنبال اهل خبره ش رفت وبدین بهانه حوزه را ازین علوم خطیره ک حکم اساس وبنیان را دارند تهی و خالی نگذاشت. باذکر این مطالب علت اختفای علامه طباطبایی ها و گلپایگانیها مشهودمیشود حتی بعد از انقلاب...(علامه طهرانی رحمه الله)

خوبه که

اره

ولی دوس داشتم مفرد باشه حس صمیمیتش بیشتره ک میگه نمیتونم دیگه منم کنار اومدم

امروزه درحوزه علمیه،دروس اخلاقیِ عملی وسلوک وسیر الی الله وعرفانِ شهودی،بطور کلی ترک شده.آنچه مهم است تربیت طلاب به تزکیه وتهذیبِ اخلاقِ عملی وعرفان شهودیست که مارا آشنا بحقیقت اسلام میکند وانسانیت رابما مینمایاند.دورانی ک حقیر نجف تحصیل میکردم نه تنها این دروس طالب نداشت بلکه منع میشد.درس اخلاق نبود،تفسیر وبیان معارف نبود،مطرود وممنوع بود،فقط جمال الدین گلپایگانی بود و بس او هم وقتی به نماز می آمد عبا برسر میکشید و از عارف بودن اونیزکسی خبرنداشت وگرنه اوراازنجف بیرون میکردند.بعضی از کتابفروشها که خرید و فروش کتب فلسفه را به نظر برخی مراجع حرام میدانستند کتابِ اسفارملاصدرا رابا انبر برمیداشتند تا دستشان نجس نشود! خدا میداند درمدت اقامت درنجف،مورداصابت چه تهمتها بودیم و تحمل چه مشکلاتی نمودیم و با چه مرارتها و تلخیهای حقیقی روبرو بودیم.امید میرفت بعد انقلاب درحوزه برای تدریس اخلاقِ عملی و معارفِ شهودی تاسیساتی نوین برپاشود آنهم نشد! بعدانقلاب، حقیر کتاب لب الباب درسیروسلوک را نوشتم؛ روزی ازحوزه آمدند وگفتند شما۲کتاب دیگربنویسیدیکی مختصرترازلب اللباب ویکی مشروحتر و عمیقتر،تا برای طلاب تدریس شود، گفتم منعی نیست ولی خواندن این کتابها تا اندازه ای مفید است ن بتمام معنا؛ آنچه جان حوزه ها را زنده میکند و روح اسلام را زنده مینماید تدریس حکمتِ عملی و تربیت طلاب ب عرفان شهودیست ک بنیاداولیه نفوس را تغییر میدهد و آنان را به طهارت واقعی و حقیقی میکشاند و اگر حوزه اینطور شود حاکمانی تربیت میشوند که مثل دستپروردگان حقیقی رسول و حواریین امیرالمومنین علیهم السلام هستند و قادرند با طهارت و نفس زکیه تاثیر بسیارعمیق درمردم کشور و دنیا بگذارند و به اسلام واقعی سوق دهند.پس ازمدتی جواب آمد که اخلاق وعرفان عملی مرز ندارد ک دسته بندی و تدریس شود! این جواب کامل نیس زیرا همانطور که فقه و اصول و عربی مرز دارد، عرفانِ عملی و اخلاقِ شهودی هم مرز دارد و باید دنبال اهل خبره ش رفت وبدین بهانه حوزه را ازین علوم خطیره ک حکم اساس وبنیان را دارند تهی و خالی نگذاشت. باذکر این مطالب علت اختفای علامه طباطبایی ها و گلپایگانیها مشهودمیشود حتی بعد از انقلاب...(علامه طهرانی رحمه الله)

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   honye_ella  |  4 ساعت پیش
توسط   vittozahra  |  4 ساعت پیش