2777
2789

بچه ها با مامانم رفته بودم کتابفروشی

بابامم ما رو که گذاشت جای پارک نبود خودش ماشینو برد پارکینگ که بعدش بیاد دنبالمون

بعدش من و مامانم که از کتابفروشی اومدیم بیرون یکی مزاحمم شد تو خیابون☹

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

خب مگ تو ایران زندگی نمیکنی؟

تو ایران این چیزا هست دیگ😂

من دوستم با مامانش بیرون بود پسره ب مامانش گیره داده بود

تاريك انديشان هميشه سعى مى كنندزنان را در «سياهى» نگه دارند؛آنها از روشن شدن ذهن زن مى ترسند !چون خوب ميدانند اگر زن بداند،به فرزندانش هم ياد ميدهد !

من و مامانم منتظر بابام وایساده بودیم بعد پسره هی دور ما میچرخید نمیدونم میخواست چیکار کنه شاید میخواست شماره بده من هی میچرخیدم دور مامانم اون سمتی که پسره نبود تا راهشو بکشه بره

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
توسط   zariqwp  |  11 ساعت پیش
توسط   bff_  |  1 روز پیش