مادرشوهرا خواهر شورا خانواده شوهرا بیان

بستگی به خیلی چیزا داره

از جمله جواب شما به خواستگار

رو دادنتون 

جمعیت کم خانواده تون و البته خواستگاراز این نظر که جا برای همه باشه

ولی در هر حال اگه چندشب می‌خوام بیان حتما باید فکر جاشونو بکنن

نه دوست نباش فقط درکش کن و خودت  جای اون بزار

عزیزم کسی شب موند و توقع داشت شما نگهشون دارید  بدون فرهنگ درستی ندارن

چشم گلم

چشم❤

برای یکی از اقوام ما هم از راه دور خواستگار اومد و هر دو طرف میدونستند که جوابشون مثبت. ولی خانواده داماد دو روز زودتر و بی خبر اومدن و رفتن هتل و با اینکه جواب می‌دونستن ولی این دو روز بی خبری رفتن از همسایه ها و هم محله ای های خانواده عروس تحقیق کردن و حتی روز خاستگاری گفتن که ما دو روز پیش اومدیم و همسایه ها خیلی ازتون تعریف میکردن! این باعث شد خانواده عروس نسبت به این ازدواج راغب تر شن چون مطمئن شدن که سطح فرهنگ خانواده داماد بالای و با اینکه راه دورن ولی برای آینده پسرشون خیلی ارزش قائلن که به خودشون زحمت دادن دو روز زودتر اومدن و تحقیقات کامل انجام دادن و همچنین کلاس خانواده داماد تو این خاستگاری خیلی حفظ شد

هرخانواده ای یجور شخصیتی داره شما باید از اون اقا بپرسی ک میخاد بیاد خونتون بمونن یا نه

اما اگه سه چارنفرن و این همه راهشون دوره یه شب بمونن مشکلی نیس البته بستگی ب نوع خونواده داره بعضیا بدشون میاد این همه راه بیان برن هتل و اینکه وقتی شما همو میشناسینو و اگه جواب مثبت و تحقیقشونو کردن حتما توقع دارن بیان همون جلسه جواب بدینو یه نشونی چیزی کنن ک نخاد چنبار بیان این همه راهو

خاله من از شیراز رفتن قشم امروز فردا شبم برگشتن هم خاستگاری هم نشون شبم خونه دختره موندن اما فرداش پدردختره ناهار بردبودشون بیرونو اینا

مثلا اقوام همسر دوستم اگه بشون بگی بفرمایید اینجا با اینکه اصلا من هیچ کارشونم نیستن میان میمونن چون کلا رسمشون اینجوریه فقط 1%اشناییم ک باشون داشته باشی میان خونت میمونن من از رسمشون متنفرم اصلا خیلی عجیبه ک اومدن خونه ما موندن من خونه عمو خودم سالی یبار میرم چ برسه غریبه

خب ببین عزیزم فرق داره 

مثلاً مورد داداش من همه کارا تلفنی شده بود و البته داداشم و خانومش حرفاشونو زده بودن 

بیشتر تشریفات بود 

یک روز مامان اینا رفتن خونه شون 

بعد محرم شد و توی ماه صفر یه روز خانواده عروس اومدن مشهد البته اینو بگم اونا شب نموندن و جا داشتن چون جمعیتشان زیاد بود به نسبت مامان اینا که دونفر بودن 

متنفرم از مهمون صبحانه

ادم ميمونه دندوناشى مسواك بزنه لباس مهمون بپوشه صورتشو مرتب كنه صبحانه حاضر كنه لحاف تشكارو جمع كنه

خب خودتون باید جوری رفتار کنید که نمونن اگه زیادی گرم بگیرینو فاز خونگرمی باهاشون بگیرین انگار کلی وقته میشناسینشون میمونن خاستگار منم جلسه دوم خاستگاری ک جواب مثبت دادیم ماشینش خراب شد خونشون2.5ساعت فاصله داشت بابام زنگ زد تعمیر سیار اومد درست کرد ماشینو   سه نفر بودن شام خونه ما خوردن اما خونه ما نموندن رفتن چون ما باهاشون گرم نگرفتیم چون واقعا سخته تحملش ک هی بخاد معذب باشی جلوشون