جمعه خواستگاریم بود بعد مادرش گفتن فکراتو کن و اومدن بعدی با شما حالا مامانم میگ ما بخوایم بریم نمیخواد تو بیای تازه میگه باید یکماه دیگ بریم زودتر زشته .همش میخواد مامانم بهم بفهمونه شلغمم انگار برای اون خواستگار اومده واقعا دیگ اعصابم نمیکشه چ کار کنم😞
وا چرا نری
منکه رفتم
بسپار به بزرگترها
راس میگه خب لامصب چقد هولی بزاراونا برن تونرو😁
باید بری خب
بعدشم چرا انقد دیر
زودتر برید
منکه زیاد رفتم خونشون قبل ازدواج 😁😁
خوب مامانتون درست میگه..
من نمیدونم رسم شما چطوریه ببین بقیه چطوری رفتار میکنن. ما از این رسما نداریم که بعد خواستگاری بریم خونه ی دوماد ولی اگه مامانت اینا رو میگه بخاطر این نیست که تو رو شلغم حساب میکنه بلکه از نظرش این کار بهتریه.به تصمیم بزرگترا اعتماد کن البته یه کم یه طوریه که عروس نباشه اما اگه رسم کلا اینطوریه خب نری بهتره
عزیزم مامانت راست میگه
اگه نری با کلاس تره
قبل از یک ماهم مامانت درست میگه
چ جالب ک بایدشمابرید نشنیده بودم تاحالا
اين مدليش و نديده بودم خانواده عروس برن خونه داماد
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
