2777
2789
عنوان

وقتی مادر شوهرم فهمید سقط کردم

1757 بازدید | 54 پست

سلام بچه ها من هفته ی ۷سقط کردم و مادر شوهرم متاسفانه هفته ی ۵فهمیده بود باردارم ذوق داشتم و نتونسته بودم پنهانش کنم..اشتباه کردم که انقد زود به مادرشوهرم گفتم میدونم..رفته بودم واسه صدای قلبش که فهمیدم بارداریم پوکه و سقط کردم اون روز که بهم زنگ زد بهش گفتم و حالم خیلی بد بود خیلی درد داشتم ولی بعد از اون یکبار بهم زنگ نزده حالمو بپرسه و خونه ی خالم رفته بودم مادر شوهرمم اونجا بود اصلا بهم محل نداد جواب سلامم به زور داد خیلی دلم شکسته ازش😭

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

بهش دلیل سقط و گفتی؟

کاربری قبلا برای یکی دیگه بود الان واس ما   دلتنگی میکنم ...  ولی حق ندارم بهانه بگیرم ...بیادت می افتم ولی حق ندارم اشک بریزم...تو را میخواهم ولی حق ندارم سراغت را بگیرم...خواب تو را میبینم ولی حق ندارم آمدنت را تعبیر کنم...بی قرار میشوم ولی حق گلایه ندارم...دلم میگیرد ولی حتی حق صداکردنت هم ندارم...قول داده ام...قول داده ام دگر هیچی نگویم...بزرگ شوم...صبوری کنم ...با خاطراتت شاد باشم...و هیچوقت سراغت را نگیرم...من چشمانم را روی زندگی بسته ام.. خنده تلخ من از گریه غمگین تر است   

زیاد گزارش بزنی تعلیق میشه کاربری ؟

یه شبایی تو زندگی هست که                                     وقتی دفتر خاطرات زندگیتو ورق میزنی به چیزایی میرسی که نمیدونی تقدیرت بوده یا تقصیرت به ادمایی میرسی که نمیدونی دردن یا همدرد به لحظه هایی میرسی که هضمش واسه دل کوچیکت سخته و به دردایی میرسی که برای سن و سالت بزرگه به آرزوهایی که توهم شد رویاهایی که گذشت به چیزایی که حقت بود اما شد توقع! و زخمهایی که با نمک روزگار آغشته شد و احساسی که دیگران اشتباه می نامند دست آخر دنیایی که بهت پشت کرده و بازهم انتهای دفتر، خودت میمانی و زخمهایی که روزگار پشت هم میزندو سکوت هم دوای دردش نیست...                                          "کاش دنیا مهربان تر بودی "                            

مگه تقصیر توعه؟ اجازه تصمیم گیری واسه زندگی خودتون ندارید؟؟ من بودم فقط قطع رابطههههههههه فقططططططططططططط قطع رابطههههه

زیاد پیتزا نمیخورم ولی دوسش دارم🙂 حتی نمیدونم کاربری قبلیم چرا ترکید😂😂😂***********امروز یکی از لباسای قبل از قرنطینه ام رو امتحان کردم اندازم بود از خوشحالی کلی ذوق کردم و بغض گلومو گرفت.حالا درسته روسری بود ولی اندازم بود هنوز🤣🤣🤣🤣**********این ساعت خواب دیگه با هیچی درست نمیشه مگه اینکه ۲ روز بمیرم دوباره سر وقت زنده بشم 😅😅😅😅*********‏تو بدترین شرایط روحی هم که باشم وقتی آهنگی از شماعی زاده پخش بشه شونه ی سمت راستم تکون میخوره و دستم به آسمون میره که لامپی رو باز کنه😂🤣*********خوبیه قرنطینه این بود که کارتم خالی نشده، دستمال مرطوب و  آرایش پاک کنم و لوازم آرایشمم تموم نشده، تازه هر جا هم بخوام برم ماسک میزنم نچرال فیس میرم ؛)😋😋😎😎********ﺁﺧﻮﻧﺪﻩ ﺩﺍﺷﺖ ﺗﻮ ﻣﺴﺠﺪ ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﻲ ﻣﻴﻜﺮﺩ ﮔﻔﺖ: ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻦ ﺳﻮﺍﺭ ﺑﺮ ﺫﻭﺍﻟﺠﻨﺎﺡ ﺩﺍﺷﺖ ﻣﻲ ﺭﻓﺖ...!ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﮔﻔﺖ: حاج آﻗﺎ ذﻭﺍﻟﺠﻨﺎﺡ ﻛﻪ ﺍﺳﺐ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ ﺑﻮﺩ ﻧﻪ اﻣﺎﻡ ﺣﺴﻦ!!ﺣﺎﺝ آﻗﺎ ﻫﻢ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ:ﺧﻔﻪ ﺷﻮ.....ﺗﻮ اگه ﻣﻮﺗﻮﺭ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻲ ﺑﻪ ﺩﺍﺩﺍﺷﺖ ﻧﻤﻴﺪﻱ ﯾﻪ ﺩﻭﺭ ﺑﺰﻧﻪ؟
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز

داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته