رفیق همیشگی صفحه 22 | تبادل نظر نی نی سایت

عضویت: 1399/06/22

تعداد پست: 33019

💖😘

من همیشع ی صندلی واسم کم بود ،کتم واسم تنگ بود ، کفشام برام کوچیک بود،ساعتم خواب میموند و من ازش جلوتر حرکت میکردم .دنیا برا من جای کوچیکیع ،احساس میکنم همع جا بستس و نمیتونم نفس بکشم، انگار همع این لحظع هارو قبلا دیدم، درختا، صدای ابشار،قورباغه ها، اونارو زمانی میبینم ک در حال مردنم/

1399/08/30

|

19:11

عضویت: 1399/06/22

تعداد پست: 33019

هرجور راحتین قربونت اونم میگه قهر نیس ولی از صدتا غریبه غریبه ترین ☹☹ دوستی به دله&nbs ...

اینجور نیس گلم/

من همیشع ی صندلی واسم کم بود ،کتم واسم تنگ بود ، کفشام برام کوچیک بود،ساعتم خواب میموند و من ازش جلوتر حرکت میکردم .دنیا برا من جای کوچیکیع ،احساس میکنم همع جا بستس و نمیتونم نفس بکشم، انگار همع این لحظع هارو قبلا دیدم، درختا، صدای ابشار،قورباغه ها، اونارو زمانی میبینم ک در حال مردنم/

1399/08/30

|

19:11

عضویت: 1399/06/22

تعداد پست: 33019

@______negar______ 😘💖 من باهات قهر نیستم

منم مشکلی باهاتون ندارم

من همیشع ی صندلی واسم کم بود ،کتم واسم تنگ بود ، کفشام برام کوچیک بود،ساعتم خواب میموند و من ازش جلوتر حرکت میکردم .دنیا برا من جای کوچیکیع ،احساس میکنم همع جا بستس و نمیتونم نفس بکشم، انگار همع این لحظع هارو قبلا دیدم، درختا، صدای ابشار،قورباغه ها، اونارو زمانی میبینم ک در حال مردنم/

1399/08/30

|

19:13

830pargol

عضویت: 1399/03/11

تعداد پست: 8312

هیچ خوشحال شدم دیدمت❤️😬😂

نفس مامانتی ها😂😍😍

آدما دروغن........🔗برای اینکه عاشقت شن 🖤بهشون دروغ بگو،. بهشون دروغ بگو ......😏 اینجا خیلی وقته عقیده ها مردن فهمیدم همه دریده ها گرگن نمی دونی طرف رفیقه یا دشمن🤷🏻‍♀️🔪💔..... اره قدیما فاز برعکس بود لااقل حرفات یه کم طعم خوبی میداد 🤏🏽✨..........تاتحویلت گرفتیم یابو برت داشت😏...ولی قبلنا یادت نی انگار اخ یی یسری ادما لال بودن ایکاش😸👐🏿 ...... باید برم🚶🏻‍♀️ ....شاید یه روز دلیلش و بهت بگم.....👌🏼🙂

1399/08/30

|

19:25

مهربونم۰

عضویت: 1399/07/29

تعداد پست: 7377

نفس مامانتی ها😂😍😍

😁😍

1399/08/30

|

19:28

عضویت: 1399/06/22

تعداد پست: 33019

بچه ها من برم الان مهمونام جیغ میزنن😂خدافظ❤️😬 @______negar______ @چشمعسلی7780 ...

باعی/

من همیشع ی صندلی واسم کم بود ،کتم واسم تنگ بود ، کفشام برام کوچیک بود،ساعتم خواب میموند و من ازش جلوتر حرکت میکردم .دنیا برا من جای کوچیکیع ،احساس میکنم همع جا بستس و نمیتونم نفس بکشم، انگار همع این لحظع هارو قبلا دیدم، درختا، صدای ابشار،قورباغه ها، اونارو زمانی میبینم ک در حال مردنم/

1399/08/30

|

19:28

2 نفر لایک کرده اند ...

عضویت: 1399/06/22

تعداد پست: 33019

چرا چون تو یه آدم بی عاطفه وبی احساسی😒تنهات که میزارم هیچ خیانتم میکنم بهت @مهربونم۰ بری ...

بد نبودیم چون اصلا بلد نبودیم…

/

من همیشع ی صندلی واسم کم بود ،کتم واسم تنگ بود ، کفشام برام کوچیک بود،ساعتم خواب میموند و من ازش جلوتر حرکت میکردم .دنیا برا من جای کوچیکیع ،احساس میکنم همع جا بستس و نمیتونم نفس بکشم، انگار همع این لحظع هارو قبلا دیدم، درختا، صدای ابشار،قورباغه ها، اونارو زمانی میبینم ک در حال مردنم/

1399/08/30

|

19:49

چشمون00000سیاه

عضویت: 1399/07/04

تعداد پست: 14170

بد نبودیم چون اصلا بلد نبودیم… /

معرفت دُر گرانیست به هرکَس ندهند....😏

عاشق بودم نفهمیدی...هی بهت گفتم هی توخندیدی.....😂❤

1399/08/30

|

19:51

عضویت: 1399/06/22

تعداد پست: 33019

معرفت دُر گرانیست به هرکَس ندهند....😏 عاشق بودم نفهمیدی...هی بهت گفتم هی توخندیدی.....😂❤

ای که رویت چو گل و زلف تو چون شمشادست

جانم آن لحظه که غمگین تو باشم شادست

بد تا نکن بام/

من همیشع ی صندلی واسم کم بود ،کتم واسم تنگ بود ، کفشام برام کوچیک بود،ساعتم خواب میموند و من ازش جلوتر حرکت میکردم .دنیا برا من جای کوچیکیع ،احساس میکنم همع جا بستس و نمیتونم نفس بکشم، انگار همع این لحظع هارو قبلا دیدم، درختا، صدای ابشار،قورباغه ها، اونارو زمانی میبینم ک در حال مردنم/

1399/08/30

|

19:52

چشمون00000سیاه

عضویت: 1399/07/04

تعداد پست: 14170

ای که رویت چو گل و زلف تو چون شمشادست جانم آن لحظه که غمگین تو باشم شادست بد تا نکن با ...

چشم خودبستم،که دیگرچشم مستش ننگرم

ناگهان دل دادزد،دیوانه من میبینمش.....

بامن یکی ب دو نکن...یهو دیدی رفتم برا همیشه

به خاطر دلم کوتاه میام ایندفعه😌😌

1399/08/30

|

19:56

ارغنون_خموش2

مدیر استارتر

عضویت: 1398/09/29

تعداد پست: 1886

ای که رویت چو گل و زلف تو چون شمشادست جانم آن لحظه که غمگین تو باشم شادست بد تا نکن با ...

نگاااار

محیا کوووو؟

1399/08/30

|

19:58

عضویت: 1399/06/22

تعداد پست: 33019

نگاااار محیا کوووو؟

نمیدونم...چطور؟/

من همیشع ی صندلی واسم کم بود ،کتم واسم تنگ بود ، کفشام برام کوچیک بود،ساعتم خواب میموند و من ازش جلوتر حرکت میکردم .دنیا برا من جای کوچیکیع ،احساس میکنم همع جا بستس و نمیتونم نفس بکشم، انگار همع این لحظع هارو قبلا دیدم، درختا، صدای ابشار،قورباغه ها، اونارو زمانی میبینم ک در حال مردنم/

1399/08/30

|

20:00

عضویت: 1399/06/22

تعداد پست: 33019

نگاااار محیا کوووو؟

وای ساراااا چییککااار کنیممم؟/

من همیشع ی صندلی واسم کم بود ،کتم واسم تنگ بود ، کفشام برام کوچیک بود،ساعتم خواب میموند و من ازش جلوتر حرکت میکردم .دنیا برا من جای کوچیکیع ،احساس میکنم همع جا بستس و نمیتونم نفس بکشم، انگار همع این لحظع هارو قبلا دیدم، درختا، صدای ابشار،قورباغه ها، اونارو زمانی میبینم ک در حال مردنم/

1399/08/30

|

20:02