الان تو ماشین بودم..رفتم درمانگاه..
همسری رفت دارو هامو بگیره
اینو الان نوشتم کامل نیست...
تندیردن الان چیخوب 😂😂😂
دیدمش گفتم منم...نشناخت او
گفتمش:جانا، منم!رویای رویاهای تو
آنکه روزی در برت،از جان شیرینش گذشت
جار رسوایی زدی رویای رویا درگذشت
رفتمت از کوی تو،با یک دل ماتم زده
حال دیدی حال من،با یک نگاه سرزده
عهد و پیمان بسته بودی زیر پا انداختی
آنچنان در خود شکستم،دیدی و نشناختی