۶ساله عروسی کردیم
۲بار بچه سقط کردم و الانم تو اقدامم
شوهرم آدم صبور و با حوصله ایه
ولی من اتیشی ام و خییییلی زود قاطی میکنم و وقتی عصبانی ام حرفای خیلی بدی میزنم ب شوهرم ک بیشتر مواقع سکوت میکنه و من از سکوتش بیشتر عصبانی میشم
شوهرم شرایط کاریش طوریه شبها دیر میاد خونه جمعه نداره تعطیلات نداره
ی مدته کارش لق و تق شده تا ظهر میخوابه ظهر میره دنبال کارو فلان شبها دیر میاد
بارها بهش گفتم از خواب صبحت بزن شبها زود بیا منم جای غریب تا دیر وقت تنها نمونم همیشه میگه چشم حق باتوعه ولی بازم همون اش و همون کاسه
۲هفته پیش جمعه گفت میرم جایی کار ببینم بعد چندساعت گفت میرم دنبال مامانم اینا ازخونه مادربزرگ برشون گردونم تو اوضاع کرونا خودشون باتاکسی برنگردن
شب ساعت ۱۲ برگشت منم قاطیه قاطی کلی بد بیراه گفتم بهش هی معذرت خواهی کرد هی هیچی نگفت ولی من ب شدت عصبانی بودم و هی ی چیزایی میگفتم و اون میگفت خجالت بکش
اخر برگشت گفت یکاری نکن از ازدواجمون پشیمون شم
اینو ک گفت من بیشتر قاطی کردم و گفتم پشیمون شو منم خیلی وقته پشیمونم«الکی» اونم گفت دیگه عصبانی شد و گفت دعا کن حامله نباشی یه ساعتم نگهت نمیدارم
منو میگی انقدررررر بهم برخورد ک گفتم دیگه ی ساعتم نمیمونم خونت