خیلی برامن بابقیه عروساشون فرق گذاشتن...همش هی نداریم نداریم...
اولیوهمچیش بهترین بود...گفتن زیرقسط پسراولمونیم...نداریم...من حتی چوبامم نگرقتن..همچی تزسربازکردن...ماهم همچی عزاول باهمسرمبود..قسطامون..همچی...حتی من حلقه ازدواج نداشتم...
حالا..واسه عروس جدیدشون...دوباره همچی بهترینه..منوحتی پاگشانکردن...
دلم گرفت...چقدرباهمسرم بدبختی کشیدیم تازندگی ساختیم...ولی کاش خوانوادش قدربدونن...
دیشب خیلی گریه کردم..دلم بحال خودم سوحت...
دعاکردم ک خدایابه منم چیزی بده ک حسرتاموفراموش کنم...
اوناازاولم نمیخاستنم...مجبورشدن...