نه همیچین چیزی نیست
من یکی از همکلاسیای کلاس کامپیوترمون دعواش شده بودبا مادر شوهرش سر بچش.طبقه بالای اونا مینشستن.مدرس کامپیوترمون بلدبود بهش راهکار یاد داد.رفت شکایت کرد دادگاه.گفت طلاق نمیخوام ولی اینجا مشکل داروم واینا دادگاه شوهرشو صدا کرد گفت جای جدید تا فلان تاریخ اماده میکنی هرجایی دوراز مادرت تا زنو بچت برگردن.شوهرش خیلی دوسش داشت قبول کرد چندتا خیابون اونور خونه خرید