بیاین اینجا و از اتفاقای خنده داری که تو مراسم ختم افتاده و خودتون نگهداشتین بگین یه کم بخندیم
من هیچوقت اینجوری نشدم دلم خیلی میسوزه وقتی میرم تا چند روز حالم خرابه میبینم غصه میخورن نزدیکانش خیلی ناراحت میشم
من میرم مراسم حالم بد میشه تا چندروز افسرده ام
مراسم ختم نبود رفتیم نزدیک حرم ک هیتا میان زنجیر میزنن هیئت یکی از شهرای عربی اومد ک تپل وسنج دارن پسر خواهرم شروع کرد ب رقصیدن😑
یه بابا مراسم ختمی یه بی بی کنار قبر مرحوم نشسته بوده که یهو میافته رو مرده😐💔
تو مراسم ختم پدربزرگم عمه ام اینقدر گریه کرده بود ریملش پخش شده بود رو صورتش کل گونه هاش سیاه بود(خب لعنتی وقتی میخوای ضجه بزنی چرا آرایش میکنی.اونم این همه)
من و دختر عمه ام که این قیافه عمه مو دیدیم به زور خودمون نگه داشتیم که قهقهه نزنیم.نفری یه قرآن گرفتیم جلو صورتمون ریز ریز میخندیدیم
همسر یکی از همکارا تو بخش دیگه فوت کرده بود در اثر سرطان خیلی جو ناراحت کننده ای بود
با همکارای بخش خودمون رفتیم دیدنش
یکی از همکارا از صاحب عزا پرسید مادر چندسالشون بود
نمیدونستیم بخندیم گریه کنیم
خیلی بد بود
به نظرم رانی دادن تو مراسم ختم خیلی خنده داره.. مداح داره میخونه همش صدای پسسیس..پسس میاد😂
اره تو مراسم پدربزرگم زنش (مادربزرگم نبود ) یه کم دیوونس با خودش داد میزد کجایی که لباتو میخوام😐😐خیلی سعی کردم نخندم
یع بار رفتع بودیم مراسمع ختم ی جوون ی زنع گوشیش زنگ میخورد حالا با چ اهنگی ( اها اها بیا وسطو خلوت کن ماشالااااااا)
زنم هرچی میگشت گوشیش لامصب پیدا نمیشد
حالا جمعم تموم قیافه هاشون سرخ شده بود 😐😂
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
32 ثانیه پیش
34 ثانیه پیش
37 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
