2777
2789
عنوان

همسر اعصاب خورد کن

442 بازدید | 17 پست

خانوما همسرم مثل خیلی از آقایون همش طرف خانوادشو میگیره هیچ وقت کوتاه نمیاد حتی وقتی حق با منه. 

حتی غیرتش رو داداشش بیشتر از منه از همه لحاظ. 

منم تا حالا جلو خانوادش واینستادم ولی اونا هر وقت اذیت کردن طرف اونا رو گرفته حتی تو خلوت. 

نمیتونم دلمو آروم کنم نسبت به شوهرم دلزده شدم حتی پولم خرج نمیکنه ربطی نداره به این قضیه ولی میگم این اخلاقم داره. دارم نسبت بهش کینه ای میشم. دلم درد داره. سرم درد میکنه 

چه کمکی میتونم به خودم بکنم؟ 

دلت که بزرگ باشه، خوشبختی🙂🙂

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

میشه واضحتر بگید لطفا؟ 

ببین عزیزم من مجردم شاید این حرفی که میزنم رو بعدا درک نکنم اما بازم میگم خودتو پیدا کن با مهر و محبت سعی کن جذبش کنی به خودت اینقدر درگیر زندگی دو نفره خودتون بشید که اصلا به مسائل دیگه توجه نکنید

برای هر مسئله باهاش صحبت کن بگو عزیزم خب چرا اینکارو میکنی مگه منو دوست نداری بعد یکم عشوه بیا حله😂🙃

قطع رابطه کنید ، واقعا سلامت روان ارزششو داره.

میدون جنگ که نیست تو هم جلو شوهرت به خانوادش بی احترامی نکن و بهشون خوبی کن و سعی کن باهاشون مهربون تر بشی اینجوری شوهرت شرمندت میشه اگه یه رفتار بد از خانوادش ببینه و تو رو دلداری میده و حتی از طرف اونا عذرخواهی هم میکنه 

یکم سیاست داشته باشین 

باهاش آروم و منطقی صحبت کن که برید پیش یه مشاور کاربلد.

جفتتون حرف میزنید انتقاد میکنید انتظاراتتون رو میگید و سعی میکنید بیشتر به هم نزدیک بشید

به نقل از آیت الله العظمی اراکی: زمانی در ایران هر جا آتش روشن میکردند مردم برای بردن زغال گداخته و روشن کردن کرسی، تنور یا منقل به آنجا میرفتند در ماه خداییِ محرم، در نزدیکی خانه یک زن بدکاره، هیئتی به پا شده بود. زن هم برای بردن آتش به محل رفت و سوال کرد زیر دیگتان روشن است؟ آتش میخواهم.  گفتند بله برو بردار. زن سمت دیگ رفت، و دید آتش خاموش شده خم شد و به هیزمها فوت کرد. مقداری از خاکستر به چشمش پاشید اما ادامه داد تا جایی که هیزمها دوباره روشن شدند. همان اندازه که میخواست برداشت و رفت.اما...همان شب خوابی دید . او دید چند نفر به گردن،دستهاو پاهایش غل و زنجیر بسته و میبرند تا عذابش کنند و هرچه فریاد میزد شما را به خدا ولم کنید کسی گوش نمیداد . زن،بانویی دید که از دور به آنها نزدیک میشد. مأمورهای عذاب با دیدن بانو زنجیرها را رها کردند. بانوی بزرگوار ایستادند و فرمودند چرا میبردیش. گفتند چون بدکاره و فاسد است . بانو گفت نههه... او نگذاشت آش نذری مجلس حسینم خراب شود ... دیگ را روشن نگهداشت. او بخاطر حسینم چشمهایش اذیت شد بخاطر حسین من رهایش کنید ....زن با ترس بسیاری وحشت زده از خواب بیدار شد و مدام با گریه و زاری از حضرت مادر، زهرای اطهر علیهاالسلام، کمک میخواست تا یاریش کند برای پاکدامنی.او همان زن انگشت نمای شهر، توبه کرد و با یاری حضرت زنی مومنه شد تا جایی که هر زمان و هر کجا روضه ای برای حضرت ارباب به پا میشد دنبالش میرفتند و او را دعوت میکردند.  و با اولین جمله روضه خوان " السلام علیک یا ابا عبدالله" زن به شدت گریه میکرد و شیون جانسوزش بلند میشد  جون و زندگیم فدات یا حضرت حسین علیه السلام که در ❤ خدایی و رضای تو رضای پروردگارمه   تو بحث کردن دانش و ادب مهمه
همیشه وقتی عیب هاشو می‌شماری خوبی هاشم بشماراگه خوبی هاش بیشتر بود باعیب هاشم راحترکنارمیای

اتفاقا داشتم بهش فکر میکردم. آدم مهربونیه و دلسوز ولی کمترین سهمش میرسه به من 

با کوچیکترین توقعات من گاهی اوقات میجنگه در حالی که میگه دوسم داره 

دلت که بزرگ باشه، خوشبختی🙂🙂
میدون جنگ که نیست تو هم جلو شوهرت به خانوادش بی احترامی نکن و بهشون خوبی کن و سعی کن باهاشون مهربون ...

از همین میسوزم که هر چی میگن من کوتاه میام بازم اونا یه چیز دیگن براش. اصلا نمیخواد قبول کنه اینکه کارشون غلطه. خودشو میزنه به اون راه. نمیگم ازم عذرخواهی کنه یا حتی از دلم دراره فقط دلم میشکنه بازم خاطرشون عزیزتره

دلت که بزرگ باشه، خوشبختی🙂🙂

عزیزم قرص نوروبیون بخور،اعصابت خیییلی آروم میشه،اصلا انگار دلخوری ها و کینه هات یادت میره

این پیج هم برو عالیه،رفتارهای مردا و عکس العملی که ما باید نشون بدیم رو یاد میده

https://instagram.com/abolfazltahan1?igshid=1bzrrxq4bx9u1

 

دوست ندارم کنارش برم حتی الان که خوابه. حس میکنم به من به چشم کالا یا وسیله رفع زخم زبون مردم که چرا زن نگرفتی داره استفاده میکنه. 

من خونشون هم کمک میکنم هم بگو بخند دارم نمیدونم چه اخلاقیه با من داره

دلت که بزرگ باشه، خوشبختی🙂🙂
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792