2777
2789
عنوان

فک کنم مادری بلد نیستم...

374 بازدید | 16 پست

تو اینستا دیدم طرف یه عکس گذاشته از آلبالو دونه کردن و گفته مادر و دختری حرف زدیم و خندیدیم نفهمیدم کی تموم شد کارمون...یا مثلا زن عموی همسرم نوشته هیچی مث با مادر حرف زدن دلتو گرم و چاییتو سرد نمیکنه...من تو تاپیک قبلیم در مورد مادرم گفتم ولی خب از من گذشته هر چی که بود...تنها نگرانیم اینه من واقعا بلد نیستم مادر و دختری بحرفم و بخندم پس برا بچم چه جور میتونم مادری کنم؟ 

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

همین که هستی کافیه ... نوازشش کن ... دخترا نوازش کردن خیلی دوس دارن...بهش بگو چیا دوس داری؟در مورد علایقش بپرس!ذوق زده میشه

زندگی بایدها و نباید ها نیست!لذت ببر ازونچه که مطمعنی تقدیر توعه!
اونا عکس و فیلمه قسمتای بدشو نمیذارن خوبا رو نشون میدن

من اصلا مسئله ام اینستا نیس اونارو مثال زدم ...ولی خب مگه شماها بهرین رفیقتون مادرتون نیس؟ مگه باهاش نمیحرفین؟ من اینو بلد نیستم چون هر وقت با مادرم دردو دل کردم پسش یه توطئه ای چیده یا به همه گفته آبرومو برده منم دیگه با هیچکس و هیچکس دردو دل نکردم بعدش

من و خواهرام هم با مادرمون رابطمون همین جوریه

دوستیم

مامانم همیشه از خاطراتش میگه (تکرار و تکرار) ... ما هم از روزمرگی و دوستامون میگیم و مامانم نظر میده

از سوتی هامون میگیم... گاهی جوک میخونیم... وقتی یه مطلب جالب ببینیم با صدای بلند واسه هم میخونیم... موقع آشپزی کمکش میکنیم و دور هم گپ میزنیم

همینجور چیزای ساده

اینجا که هر چی می بینم دالون ِ تنگ و تاریکه! روحِ بزرگِ من دیدی دنیا چقدر کوچیکه

من اصلا مسئله ام اینستا نیس اونارو مثال زدم ...ولی خب مگه شماها بهرین رفیقتون مادرتون نیس؟ مگه باهاش ...

مامان من خيلي دلسوزه اهل توطئه و اين حرفا هم نيست ولي خب صميمي نيستم بشينم همه حرفامو بهش بگم

ولي من خودم با دخترم با اينكه هنوز بچس خيلي راحتيم باهم همه چيو بهم ميگيم 

از نظر درد و دل کردن هم باید بگم که دوست بودن به معنی درد و دل کردن نیست

اون جای خود داره

ما گاااااهی درد دلامون رو بهش میگیم، ولی بیشتر وقتا نمیگیم!
چون یا غصه میخوره، یا کاری از دستش برنمیاد، یا میره به خاله هامون میگه  

اینجا که هر چی می بینم دالون ِ تنگ و تاریکه! روحِ بزرگِ من دیدی دنیا چقدر کوچیکه

از نظر درد و دل کردن هم باید بگم که دوست بودن به معنی درد و دل کردن نیست اون جای خود داره ما گاااا ...

من تو تاپیک قبلی توضیح دادم ...یکم کودکی خوبی باهاش تجربه نکردم خیلی دوس داشتم خلاف این بود ولی نبود متاسفانه

من تو تاپیک قبلی توضیح دادم ...یکم کودکی خوبی باهاش تجربه نکردم خیلی دوس داشتم خلاف این بود ولی نبود ...


خب طبیعیه عزیزم

همیشه همه چی ایده آل نیست. زندگی پر از تنش و مشکل و اتفاقات ناگواره... بچه ها هم قربانی تصمیم ها و رفتارهای غلط بزرگتراشون میشن

برای منم همینطور بوده و حتی فکر میکردم مامانم دوسم نداره

ولی خب وقتی بزرگ شدم دیگه خودم اول بهش نزدیک و نزدیک تر شدم و همه چی به مرور زمان خوب شد

الان مامانم هی بغلم میکنه میگه تو رفیق منی

اینجا که هر چی می بینم دالون ِ تنگ و تاریکه! روحِ بزرگِ من دیدی دنیا چقدر کوچیکه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792