بت خانواده همسر را بشکنید

عزیزم من هم دوست دارم محکم و قاطع جواب بدم، از خودم دفاع کنم، نه بگم، در لحظه جواب بدم و... 

چطور رو خودم کار کنم در این رابطه؟ 

نمیدونید وقتی در این راستا یه کار هر چند خیلی کوچیک که انجام میدم. 

چقدر احساس لذت و قدرت میکنم. 

ولی متاسفانه بعدش به خودم سرکوفت میزنم که تو چقدر ضعیفی که واسه ی کار خیلی کوچیک اینقدر لذت میبری. 

حداقل از این به بعد دیگه این حرفا رو به خودم نمیزنم. 

تمرین میکنم تو حرف زدن و از خودم امتحان میگیرم. که بتونم این خجالت و ترس رو از خودم دور کنم. 

انشالله عزیزم 😘باید تمرین کنیم 

سلام عزیزم ❤️

من هم از تلاش برای دوستداشتنی بودن و گرم بودن و صمیمی بودن و... دست کشیدم. 

 اون شیوای سابق برای من غریبس 

و وقتی یادم میاد چه کارهایی که برای نشون دادن خونگرمی خودش انجام می‌داد با خودم میگم آخه چرا؟ اون زمان چی تو سرت می‌گذشت.... 

منم میخوام این‌چنین رفتارهایی مثل شما داشته باشم. 

یک مدت پیش جاری اومد دم درمون و بهم گفت ما میخوام بریم خونه پدر همسر تو هم میای؟ 

در صورتی که همسرش تو ماشین منتظرش بود 😲

منم بهش گفتم الان که آماده اید و تو کوچه وایسادین؟ 

نه ممنون، کار دارم نمیام 

قصدش از این مدل خبر دادنش این بود که به همسرم بگن ما به خانومت گفتیم و اون نیومد. 

همسرمم وقتی پرسید چرا نرفتی؟ بهش گفتم چون وقتی حاضر و آماده تو کوچه بودن بهم خبر دادن 

نمیدونید چقدر از این رفتارم با جاری لذت بردم. 

چون در حالت عادی میگفتم:زحمتتون نیست چند دقیقه صبر کنید من آماده شم؟ 

ی منت هم واسه خودم درست میکردم 😐

[QUOTE=168000988]عزیزم من هم دوست دارم محکم و قاطع جواب بدم، از خودم دفاع کنم، نه بگم، در لحظه جواب بدم و...  چ ...[/QUO

بانو آرتمیس همیشه گفتن که این بخاطر  دوست نداشتن خودمون هست که نمیتونیم از خودمون دفاع کنیم ویا نتونیم جواب بدیم. اصلا نمیدونیم در دفاع از خودمون چی بگیم یا چیکار کنیم.و با دوست داشتن خودمون انگار کلمات و جملات خودش میاد رو زبونمون و از خودمون دفاع میکنیم.

بله، یادمه 

گفتن تا خودمون رو دوست نداشته باشیم نمیتونیم جواب بی احترامی های بقیه رو بدیم. 

من کلا تو حرف زدن مشکل دارم. 

که ریشه در خجالتی بودن بیش از حد و اندازه ام داره. 

البته الان خیلی بهتر شدم. 

فکر نمی‌کنم کسی این حجم از خجالت رو تجربه کرده باشه تا حالا 

سلام

بنظر من دليلش خجالتي بودن نيس عزيزم الان من يه آدم کاملا برون گرا و راحتم اصلا خجالت کشيدن بلد نيستم ولي متاسفانه ج دادن هم بلد نيستم تازه وقتي يکي چيزي بگه يه روز بعد يادم مياد ک اي کاش در جواب فلان حرف رو ميزدم،بعضي آدما کلا در لحظه بلدن چ حرفي رو ب چ شکلي بگن ک نمونه بارزش بانو آرتميس عزيز هستن بعضيا هم مثل من تازه يه روز بعد يادشون مياد ک بايد اينو ميگفتم،بنظر شما چه تمريني باعث ميشه تا مهارت خاصي تو اين زمينه پيدا کنيم ؟اينکه آگاهانه و عاقلانه صحبت کنيم؟اين خيلي برا من مهمه

سلام دوستان من جاری بزرگم استاد حاضر جوابیه اصلا کم نمیاره اینقد سرو زبون داره زنو مرد هم فرقی براش نداره برا همه حرف تو استینش داره.مثلا دیشب بحث پالتو بود بعد گفت من اون سال که شوهرم پاش شکسته بود یه پالتو خریدم بعد مادرشوهرم گفت تو شوهرت پاش شکسته بود بدو بدو رفتی پالتو خریدی نگران شوهرت نبودی.تا اینو گفت جاریم گفت دستم درد نکنه چرا نخرم اگه هر دوتا پاشم  بشکنه من باید میخریدم چون لازم داشتم هه حالا اون پاش شکسته من باید خودمو بی پالتو کنم.کلا مادرشوهر و جمع خانوادی شوهرو ساکت کرد.بعد ما ۵تا جاری هستیم هیچ کدوممون به اندازی اون حرف زدن بلد نیستیم و خیلی با اعتماد به نفسه.همیشه میگم باخودم اخه این از کجا این همه اطلاعات داره برا هر حرفی یه حرفه دیگه داره.اصلانم اهل کتابو مطالعه و اینا نیست فقط معاشرتش عالیه با همه برا ادلین بار یکیو میبینه اینقد ازش سوال میپرسه و حرف میزنه من فقط نگاش میکنم چرا من بلد نیستم حالا تیکه و حرفای نیش دار زیاد میزنه به شدت مغروره من که باهاش قهرم ولی دقت میکنم جاریای دیگه حتی مادرشوهرم از حرف زدن باهاش و خیلی لذت میبرن و وقتی حرفی میزنه همه با دلو جون بهش گوش میدن ولی پشت سرش کلی غیبتشو میکنن که مغروره و کار نمیکنه برا خونه ی پدرشوهرو ولی رودررو کلی احترام بهش میزارن مادرشوهرم که اسمش از دهنظ نمیفته.مثلا مادرشوهرم میگه خونه ی معصومه ماشین معصومه امروز کارگرا خونه ی معصومه کار میکردن دعوت معصومه هستیم.حالا جاریمم خونه داره یه قرون پول در نمیاره بده شوهرش ولی همه چی شده مال معصومه

سلام بیتا جان 

این روش خوبیه اما اگه طرف مقابل مهارت کافی نداشته باشه 

مادر شوهر من متن سازی هاش اینجوریه 

عروس خواهرم اومد غذا پخت و دستش درد نکنه ظرفها رو هم شست 

اونقد که عروس خواهرم بهم سر میزنه بقیه عرضه ندارن

اونقد که پسر خواهرم در حقم فرزندی میکنه پسر خودم نمیکنه و این مدلی 

به من میگه بیا مربا دربیاریم 

تا من نرم

فوری زنگ مبزنه به عروس خواهرش و اون میره و داعنا به شوهرم میگه پسر خاله ات زن گرفته تو هم گرفتی 

پسر خاله ات زن ذلیل نیست و این مدلی

خوب عزیز میگه ملدر بزرگم دلم واسه نوه ام تنگ شده 

دوستان گلم موضوع درجاعکس العمل مناسب نشون دادن مربوط به مهارت هوش اجتماعی هست.وبایداونوپرورش بدیم بامطالعه وتمرین عملی. من این مهارت رودرخودم ازصفربه هشت رسوندم اما هنوز به اون درجه قابل قبول خودم نرسیدم.

پیج هایی رودنبال کنیدکه مهارت هوش هیجانی روبالامیبرن. 

و کاش بانوارتمیس تشریف بیارید وبگید خودتون چطوراین مهارت روپرورش بیشتری دادید؟ ماچه اقدامات دیگه ای میتونیم انجام بدیم؟ 

منم معتقدم هوش هیجانی مناسب داشتن ربطی به خجالتی بودن یانبودن نداره. توهرموقعیتی میتونیم یادبگیریمش. 

قبلاگفتم باورنکن. همین

زودباورنباشیم خیلی چیزاحل میشه. 

یه بنده خدابهم همین جملاتوگفت

میدونی چی گفتم؟ 

گفتم بایدهم کمک کنه وظیفشه. چون هرموقع کمک هاش تموم میشه کیسه آذوقه سنگین خودشم جمع میکنه وچندبرابرمزدشومیگیره. 

اقاطرف موندجوابموچی بده

بعدش گفتم شایدکمترازون خانوم کمک کنم. ولی هیچ وقت اذوقه ازخونه مادرشوهرجمع نکردم وصفرتاصدخرج زندگی روباپول خودمون میخریم. 

من اصلاازکیسه آذوقه اون خانوم خبرنداشتم

چون پنهانی مادرشوهرم بهش میداد تامن تفهمم. 

یعنی فقط قسمت کمک کردن روبهمون میگن. 

منم روذست زدم. چون درحال کار کردن روی زودباورنبودنم هستم. هیچ حرفی که منجربه خجالت زدگی من بشه نمیخوام باورکنم. 

تنها بت زندگیم مادرمه 😍😍

کاملاموافقم. 

موضوع دوست داشتن خودمون خیلی مهمه. 

دومین تاپیک بانو کلی درباره این مساله صحبت شده. 

من درخلال تمرین دوست داشتن خود یک نکته رامتوجه شدم که قبلاازش غافل بودم. شاید کمک کننده باشه براتون. 

دوست داشتن خود روبا فیلم ونقش بازی کردن

اشتباه نگیرید. 

مثلا

تصمیم میگیریم درراستای خویشتن دوستی

لباس های  بهتروباکیفیت تری ازین ببعدبخریم. 

یا غذای بهتروسالمتر وباکیفیت تری بخوریم. 

به محیط اطرافمون  نظافت ونظم بیشتری بدیم ولباس کهنه ووسایل کهنه وکاغذپاره ها رادوربندازیم. 

یا تصمیم بگیریم نزاریم کسی بماتوهین کنه. 

اینا مصادیق اولیه هست که بایدروشون کارکنیم.برداشت من اینه. 

اما اشتباها بجای اینکه این مسایل روازخلوت خودمون

شروع کنیم منتظرمیمونیم تاوقتی مهمون اومداینارو عملی کنیم. یعنی با استرس وعجله

خونه راتمیزمیکنیم

لباس خوبو برای اونامیپوشیم

ووو

این خویشتن دوستی نیست. 

این میشه ادای خویشتن دوست هارودراوردن. 

اماوقتی تمرین کنیم توخلوت این نکاتو رعایت کنیم

به مرور می بینیم این تمرین ها درونی شدن

وبقول بانودروجودمون ته نشین شدن. 

پس ادا دراوردن اشتباهیه که خیلی هامون انجام میدیم

بعدشکست میخوریم ومیگیم من که خویشتن دوست بودم چرا این بلاسرم اومد؟ اون ادا دراوردن بوده نه خویشتن دوستی. 

توعمل خیلی سخت هست. 

مثلازمان بردتامن خیلی ازین هاروعادت روزانه ام کنم. 

وچون میدونستم عادت سازی زمان برهست کمترخودمو سرزنش کردم واتفاقا مسیربرام لذتبخش ترشد. 

یادمه شومیزی که برای دورهمی خونه خ ش گرفتم بلااستفاده موندبعلت کرونا خخخ. 

محال بودتصورکنم اونوتوخونه بپوشم. اما پوشیدم. 

اولش سخت بود اما چون دیدم شومیزراحتی هست ومیشه بعنوان لباس توخونه پوشید دلموزدم به دریا بجای اینکه

نگه دارم صدسال دیگه کروناتموم شه.تابرم توجمع ادادربیارم وبپوشم. 

این ها انرژی درمن ایجادمیکنه تابهترین روبازبسمت خودم جذب کنم. درمورد استفاده از موادغذایی هم همین رویه راگرفتم. 

اگرکسی این کارهابراش سخته پس  اینو بدونه که خودش مانع  بزرگی هست برای کسب بهترین هاازسمت دیگران ودنیای خارج.پس هرگزازتوهین دیگران ناراحت نشه. 

انجام این کارهااصلا به پول زیادمربوط نیست دوستان. 

باحداقل هاهم میشه اینجوری بخودمون احترام بزاریم. 

بيتا جون عزيزم ميشه بگي شما تمريناتون ب چه صورته؟

مثلا من الان کلي عادت بد دارم ک ميخام ترکشون کنم چطور اينکارو بکنم؟سخته ک بخام يهو همه رو با هم ترک کنم،يا مثلا تصميم ميگيرم يک هفته حرف غير ضروري نزنم،وقتي تو جمع هستم تا يکي دو ساعت اول خوبم بعدش انگار يادم ميره ک هدفم چي بوده و متاسفانه شروع ميکنم ب سرزنش خودم