بت خانواده همسر را بشکنید

گول ظاهرشون نخور .همش پفه با یه سوزن خالی میشن به قول دوستمون همش جار می زنن. حیف شما که فکر و انرژیت بذاری به حرفای اونا فکر کنی. یه جمله خوب از بانو یاد گرفتم تا حرفی و حدیثی میشه تو دلم میگم به من چه؟و مرتب تکرار می کنم چون از نیت و دل خودم خبر دارم . این چند وقت هم با درس بچه ها انقدر مشغولم که خود شوهرم میبینه چقدر کار هست . دو دفعه رفتن خونه مادر شوهرم سر برنن من نرفتم گفتم خستم سرم درد می کنه می خوام استراحت کنم واقعا قبول کرد . دیشب هم رفتم دراز کشیدم برام چایی آورد . خود مشغول کن . شوهرت میبینه چقدر کار داری هم ذهنت به کارات مشغول میشه . اصلا اهمیت به حرفشون نده . 

کاملا مخالفم با این حرف!!

دلیل اینکه به خانواده همسر توجه نشون میدیم این نیست که خودمون رو کمتر و جنس دوم میبینیم و اونها رو بالاتر!!!

من به شخصه خودم رو بالاتر از اونها میبینم و همینطور خانواده م رو در رتبه بالاتری میدونم از نظر فرهنگ و اخلاق و تحصیلات

اما انتظار ما از اونها از کجا نشات میگیره؟ 

دلیلیش این هست که چون به عنوان عضو تازه به خانواده ای وارد میشیم انتظار محبت و احترام رو داریم 

احترامی که خانواده های خودمون به داماد که عضو جدید هست میذارن و خانواده همسر به عروس که عضو جدید هست رو نمیذارن.

شما برای مهمانی وقتی جایی وارد میشید انتظار احترام و محبت ندارید؟

حتما دارید

عروس هم همین حس رو داره و تشابه زیادی به مهمان رو داره

دقیقا وقتی یاد میگیری خودت رو دوست داشته باشی و  روانت رو می شناسی، بجای اینکه اسیر والد سرزنش گر بشی، میری سراغ والد حامی و اون کودک معصومت رو بهش میسپری که محکم در آغوشش بگیره

نكته مهم در رابطه با متن سازي اينه محكم حرف بزني جوري كه تاثير بذاره اگه يك كم با شك ترس و آروم حرف بزني طرف تكذيب مي كنه و بايد طوري برنامه بريزي طرف وقت دفاع نداشته باشه

البته من كلا با كلكل كردن مخالفم و سعي مي كنم با اين جور افراد دمخور نشم تا برام متن سازي كنن اگرم تو تله شون افتادم سعي مي كنم خنثاش كنم

بیتا جان ممنون که وقت گذاشتی و راهنماییم کردی ❤️

هیچوقت براشون هیچی نبردم فقط دو سه بار که ظرفشون خونمون بوده و نمیخواستم خالی پس بفرستم. 

من هم ایشالا بتونم مثل شما رشد کنم. 

من سبک خودم رو دوست دارم خوش ذوق ام و دید قشنگی دارم به زندگی 

سعی میکنم تو چيز هایی که بهشون علاقه دارم پیشرفت کنم. 

چیزای جدید یاد بگیرم. 

ولی نمیخوام مثل اون ها باشم 

چون اون ها بعضی کارها رو دوست ندارن دلیل نمیشه که من ازشون دست بکشم. 

قبلا خیلی صمیمی بودم متاسفانه 

خیلی برام مهم بودن 

میخواستم دوست داشتنی باشم 

با جاری رقابت میکردم بخاطر اونا 

خیلی اشتباه کردم در گذشته 

الان خیلی کم کردم رفت و آمد 

خیلی کم  باهاشون حرف میزنم 

ظرف روخالی ببرعزیزم. بگوبیکارنبودم  اشپزی کنم  

البته شوخی کردم ولی جاداره ظرفوخالی ببری

هنرت روبه افرادی که لیاقت دارن نشون بدی ومهمون دستپخت خوشمزه ات کنی. کلا ازدستپختت محرومشون کن. 

بقول بانودریغ کن. 

عزیزم خیلی برام سوال پیش اومد با متن هایی ک فرستادید . ببینید مثلا رفتارهایی ک تو اعضای خانواده همسرم منو آزار میده یکیش اینه ک بی ملاحظه ان و حریم شخصی دیگران براشون هیچ معنایی نداره .یا اینکه مدام درحال صحبت از زندگی دیگرانن و در حال غیبت از بقیه .کلا خیلی سرشون تو زندگی بقیه س .. خوب اینا مربوط ب کدوم قسمت از سایه های شخصیتی منه ؟؟؟ خیلی فکر کردم ولی ب نتیجه نرسیدم که برای اینکه این رفتارها دیگ برام آزاری نداشته باشه چطور باید این مواردی ک گفتم رو تو وجود خودم حل کنم ؟؟ میشه شما راهنماییم‌کنید؟؟

عيبي نداره، مهم اينه الان فهميدي، طبيعيه كه با جاري وارد رقابت شده باشي چون تو جامعه جا افتاده كدوم عروس بهتره و يك مقايسه هميشه هست، هميشه سعي كن بهترين خودت باشي و امروزت از ديروزت بهتر باشه، نبايد وارد اين مقايسه شد، يادمه دوستي اينجا از ظاهرش ناراضي بود و يك جاري زيبا داشت، بچه ها بهش پيشنهاد دادن عمل كن اما ايشون اگه عمل هم بكنه شايد به زيبايي اون جاري نباشه و بيشتر افسرده ميشه، من عمل زيبايي رو تاييد يا تكذيب نكردم ولي اگه بخواد بخاطر زيبا تر شدن از اون جاري انجام بده حتما شكست مي خوره ، حتما ايشون استعدادهاي بيشتري داره، اتفاقا با همون ويژگي هاي ظاهري من كسي رو ميشناسم كه آشپزي خيلي خوبي داره و  شوهرش خيلي دوستش داره و هميشه از دستپختش و زرنگيش تعريف مي كنه و ميگه دخترمو بايد مثل خودت تربيت كني،  الان كه دقت ميكنم ايشون يك جاري زيبا هم دارن ولي تا الان با ايشون مقايسشون نكرده بودم٠

عزیزم اول ازت میخوام بری و نیمه تاریک وجود رو بخونی و تمرین هاش رو انجام بدی

دوم مختصر بهت میگم سایه هم تاریک داره هم روشن

سایه های تاریک خصوصیات بد و رذائل هستش

سایه روشن خصوصیات خوب هستن

در هر دومورد ما سرکوبگر بودیم

و حالا کارمون اینه بدهارو در خودمون ببینیم و اصلاح کنیم

خوبهارو تقویت کنیم

پس کار شما اول پیدا کردن این سایه ها و بعد اصلاح اونهاست

و اگر تمرین هارو انجام بدی دیگه اینقدر درگیر این برخوردها و رفتارهای اونها نمیشی

سلام بانو جان و دوستان عزیز

من سعی میکنم زیاد قاطی نشم با خانواده شوهرم و حدوحدودا رو رعایت کنم

مشکی ک وجود داره اینک مادرشوهرم اگر از چیزی ناراحت بشه بآددد میکنه و سرد میشه یک ادم کاملا بادی ..

چن روز پیش بخاطر قبول نکردن دعوت یکی از اقوامشون توسط شوهرم ناراحت شده بود درصورتیکه من اصلا هیچ اطلاعی نداشتم ازین قضیه!

ایشونم ب خودش جرات میده باد کنه!دراینجور مواقع منم باهاش هبچ حرفی نمیزنم و بیشتر خودمو مشغول همسرم میکنم..

بنظرتون رفتار من درسته؟منم بهش محل ندم؟

هر رفتار و حرفی ک شوهرم میزنه از چشم من میبینه حس میکنم!بعد همون شب بهم گفت فلانی دعوتمون کرده و شوهر من بخاطر کرونا گفته نریم !اونام بخاطر ما نرفتن!

منم گفتم شوهرم اصلاب من نگفته!!

بعدش گفتم کاش منم حرف شوهرمو تایید میکردم..

لطفادوستان دیگه هم نظر بدن اگ مقدوره ممنون میشم

مشکل منم هست هر کاری همسر بکنه از چشم من میبینن با اون بحث شون بشه سر من تلافی میکنن و  به باد انتقاد میگیرن

به نظرم راه درست اینه اگر از رفتار همسر انتقاد کردن و یا حرفی زدن بگیم با خودش مطرح کنید 

حرفی نزدن که هیچ

و اینکه خود شخص به اون حرفها ایمان داشته باشه در غیر اینصورت متن سازی بیفایده س

اگر ما بخواهیم برای بقیه از ویژگی ای حرف بزنیم که فاقد اون هستیم، پالس منفی به طرف میدیم  و اگر هم میخوایم در خصوص چیزی مثل داشتن یا پررنگ کردن ی ویژگی مون متن سازی کنیم در صورتیکه نداریمش، قبلش باید حتما اون ویژگی رو بوجود بیاریم و پررنگش کنیم 

بزار همینقد فکر کنن رو شوهرامون تاثیر داریم😜😜😂