من چطور میتونم در این رابطه متن سازی رو شروع کنم؟
اونا خیلی از من جلو تر هستن. یک عمر جار زدن که ما یک لحظه هم بیکار نیستیم و....
همسرم یک عمره که تو گوشش خونده شده بعضی از کارها از سر بیکاری هست نه از هنر و سلیقه
و خواهراش وقت این کارا رو ندارن آخه اونا اتم میشکافن و صبح میرن مطب، شب برمیگردن 😒😒😏😏
همون طور که تو کامنتی که ریپلای شده گفتم که هیچ کار خاصی نمیکنن.
ولی تا دلتون بخواد ادعا دارن
هیچ کاری ندارن که بخاطرش نتونن یک لحظه بیکار باشن ولی از بس گفتن همسرم باورش شده....
اگه فقط از کارهای خودشون میگفتن کار بقیه رو کوچک و بی ارزش نمیکردن هم مشکل من با این قضیه کمتر بود.
واسه شروع میشه از تعریف هایی که ازم میشه به ی نحوه ای جلوی همسرم صبحت کنم؟
چطور متن سازی کنم در این رابطه؟