بت خانواده همسر را بشکنید

سلام دوستان عزیزم 

بحث متن سازی شد منم ی روش دارم که اکثرا اجرا میکنم امیدوارم بدردتون بخوره .مثلا خواهر همسرم که متاهل هم هستند داشت تعریف میکرد که پسرخاله هاش کلی برای خواهرشون(مجرد)خرج میکنن و بهش پول میدن .داشت متن سازی میکرد که اره ببین اونا میدن شمام باید بدین .منم خودمو به کوچه علی چپ زدم و سوالای بی ربط به موضوع راجب دخترخاله جان پرسیدم😂 که کجاست و درسش چیشد و دکترش چیشد😂😜 بنده خدا دیگه متن سازی شو کلا فراموش کرد جواب سوالای منو داد. 

بانوی مهربان یک سوالی داشتم

خانواده همسر من به ظاهر خوبن ولی تا حالا تعریف از من نکردند، و همچنین خیلی فرق میگذارن بین من و جاری و احساس میکنم مخصوصا اینکارو می‌کنند تا منو بسوزونند چون جلوی من تعریف از او می‌کنند، مثلا باهم میرن بیرون و سفر به ما نمیگن، یا جاری جلوی من به خواهرشوهر میگه آدرس فلان پیجو برام بفرس در صورتیکه پیج هیچکدومو من ندارم و خواهرشوهر حتی منو فالو هم نکرد، و متوجه شدم جاری بلاکم کرده که پیداشم نکنم، تو فضای مجازی هیچ ردی از خودشون نمی‌ذارن ولی همدیگرو دارند و باهم جیک تو جیکن، انگار مذاکرات پنج بعلاوه یک دارند اینقدر مخفی‌کاری می‌کنند. 

یا یکبار جاری عکس کابینت خونشو نشون خواهرشوهر داد به من نشون نداد، منم نشسته بودم پیششون😥 

یا جاری باغ خریده بودند و آخرهفته می‌رفتند اونجا گاهی مادر و خواهر همسرم می‌رفتند باهم جمع بودند ولی ما اصلا نمیدونستیم اینا اصلا باغی دارند، حتی میوه های باغ رو می‌آورد نمی‌گفت مال علیرضاست (برادرشوهر ) میگفت مال مادرزنشه 

همش دروغ می‌گن 

درصورتیکه من بزرگترم و عروس قدیمیشونم 

خیلی بی حرمتم کردند هم من، هم همسرمو

لطفا، از شما راهنمایی میخوام

دلیل کاراشون چیه؟ 

من و همسرم جز احترام نکردیم به خدا بدی درحقشون نکردیم و هیچ کمکی ازشون نگرفتیم

حتی تو همه چی همه مراسم برام کم گذاشتن و منو حسرت به دل گذاشتند ولی برای جاری نه 

جاری هم سن منه ولی هشت سال بعد از من اومده

فکر نکنم کسی اندازه من این فیلم رو نگاه کرده باشه.واقعا درسته شخصیتش خیلی زیباست.محبوب دل همست.من بانو ارتمیس عزیزم و یکی از زنداداشام و شهرزاد رو یه جور میبینم.حس خیلییی خوبی به هرسه تا شون دارم.

بانو ارتمیس عزیز.خبره ترین نفر برای این کار مادرهمسر بنده هست.که تا میخوای چیزی بگی همین که حس کرد متن سازی یا کلاممون با عقاید و منافع ایشون نمیجوشه .مثل قالب یخ میشه روشو میکنه یه طرف دیگه خیلی تابلو که ساکت شو نمیشنوم!یا دقیق حین حرف زدن تا قبل تموم شدن حرف از ناکجااباد یه حرف کاملا بی ربط به موضوع میزنه.!!که همسرمم متوجه میشه و نیم لبخندی تحویلم میده.ولی من بخوام این کارو کنم با ادب تر البته نه جوری که بی احترامی بشه سریع همسرم پشتش در میاد و میگه خب مادرجان میگفتی.....چندین بارم بهش گفتم عزیز دلم همونطور که تو بدت میاد و معضب میشی من و خانوادم در حضور شما هی بحث بدی داماد کسی رو بگیم منم همینطورم انقد بحث عروس مردم رو نکن وقتی من هستم پیشتون واقعا معضب میشم .کوچکنرین حرفیم بزنم در تا حرف پشتش در میاد!خانمایی که مجردید توروخدا قبل ازدواج خاله زنک بودن مرد و خانوادش رو تو جوابتون لحاظ کنید.من قبل ازدواج با همسرم .پسرخالم خواستگارم بود و خودشو مادرش و پدر و برادرش التماسم میکردن باهاش ازدواج میکنم یه خانواده خیلی با فرهنگ و بدون حاشیه.!!الان هرچی ازینا میکشم میگم حقمه این خانواده خاله زنک!!تنها بهانم این بود چهرش دلنشین نیست و شغل ثابت نداره خیلییی پشیمونم‌.میدونم تنها مشکلی که با اونا واسم پیش نمیومد همین مشکلات شدید الانمه‌.یعنی به نظرم پنجاه درصد اخلاق خانوادشون بعد نیم دیگش اخلاق خود مرد مهمه.اینم بگم چون ما قبل از ازدواج من عروس داشتیم و اصلا این بحث و مشکلات رو با عروسمون نداشتیم و نداریم اصلا فکرشم نمیکردم اینقدر مهم و وحشتناک باشه که نتونم طعم خوشیهامو هم بچشم.هرچقدر هم از رابطه خودمون با عروسمون حرف میزنم میگه شما زیادی رو میدید وظیفشه فلان کار .فلان رفتار.....یا با طعنه میکه گیر خوب خانواده ای افتاده.و وقتی میرم منزل پدرم همیشه به همه خانوادم گفتن پیش همسرم چیزی در مورد عروستون نکید که ده برابرشو میگه  که بگه شماهام با عروس فلان رفتارپ دارین!!

دقیقا 😊

بیتا جون من چند روز پیش همین حرف  رو به مادرشوهر زدم. گفت چرا دیر به دیر میااین،؟ من میخام بچرو ببینم دلم خییییییلی تنگ میشه براش...زود به زود بیاایین....منم گفتم بخدا خییلی کار دارم کارای خونه و بچه...

بعد میدونی چی گف؟ 

نیشخند زد وگفت واااااااا......مگه راس راستی چقد کار خونه داری؟؟؟؟؟؟ بچه هم که کوچیکه،دوسه ماهس که بخواد خونه رو بهم بریزه...؟

منظورش اینبود تمووم کارا خونه رو هم که بخوای بکنی ، وسطش یه وقت خالی هس که بیاین خونم ...

 این بچه ی زبون بسته ی من شده بهونه اش. هی  میخوام بنا رو دوری و دوستی بزارم ، هی من رو به بهونه این بچه میکشونه اونجا... شوهرمم عجییب، این اخلاق رو نداشت اصصلا...اما هی میپرسه خب حالا کی بریم مامانم بچرو ببینه؟؟ مامانم گفته دلتنگشم...

وقتی ام میرم مدام قاطی حرفاش تو‌جمله های مختلف ، مستقیم و غیر مستقیم...میگه ماهی یه بار میبینمش این بچرو...

مثلن میگه آره...به زندایی گفتم خودمم بچرو دیر به دیر میبینم...

😲

بانو جان یکم بیشتر توضیح میدین خیلی ممنون 

پروسه رسیدن علم به یقین  ؟

باید رو خودمون کار کنیم 

ایمان داشته باشیم به کارمون که درسته، بعدش نمود بیرونی پیدا کنه ؟

دکتر معظمی تو سخنرانی ده نمکشون میگن برای کمک به فقرا باید تلاش کنیم فقیر نباشیم 

برا اینکه ما باشعور باشیم باید برعکس کارای اون فرد رو بکنیم یا خنثی باشیم اونارو با جهالتشون تنها بزاریم؟

سلام بانو 

یک سوال برای من پیش اومده 

راستش من از وقتی شروع کردم به دوست داشتن خودم و شخصیت قایل شدن برای خودم ،،و با خوندن تاپیکهای شما مدام به این نتیجه میرسم که چقدر از اول زندگی مشترک همسرم منو مجبور کرده دقیقا خلاف شخصیت قایل شدن برای خودم عمل کنم و مدام برای خانوادش شخصیت قایل بشم و به نوعی خودم رو کوچک کنم 

چون اونا فقط در این صورت از همسر من راضی بودن و من هم اون زمان نمی‌دونستم چقدر با این کارها دارم به روح و روان خودم ضربه میزنم😩😩😩

الان که به این سن رسیدم و به عقب برمی‌گردم از همسرم بخاطر بلایی که سر شخصیت من آورده متنفر شدم 😫😫😫

یعنی با خودم میگم چققققدر من خودمو بخاطر این مرد به آب و آتیش زدم ،چقدر تحقیر ها رو از سمت خودش و خانوادش تحمل کردم 

حتی سالهای اول زندگیم کار به بی احترامی و کتک زدن من رسید 

ولی من چون متاسفانه اعتماد بنفس و عزت نفس خودم روازدست داده بودم ،پای این زندگی موندم 😕😕

الان که به آگاهی رسییدم راستش هر چی بیشتر خودمو دوست میدارم از همسرم بیشتر متنفر میشم که این کارها رو درحق من کرده 😠😠😠😤😤😤

آیا این حالت که در من بوجود اومده طبیعی هست و چکار باید بکنم 

حتی بعضی اوقات تحمل همسرم برام غیر ممکن میشه و به جدایی فکر میکنم ،💔💔💔

همون طورکه بانوارتمیس گفتن قرارنیست اوناعوض بشن.وعوض نخواهندشد شسیبل جان.

دقیقاهمین دیالوگ بارهابین ما و مادرهمسرم رخ داده و میده.

الان چیزی که برام رخ داده کوتاه اومدن مادرهمسرم نبوده ازایشون سمج تر من توعمرم ندیدم .شایدخدااوردش توزندگیم تا این اخلاق من که خیلی زودعقب میشینم متعادل بشه و ازایشون سمچ بودن تودرخواست کردن رو بیاموزم.

وقتی میگه مگه بچه چقدرکارداره شما زودعقب نشین.واقعا گاهی نیازه برای اینکه براهمسرمون جانبدازیم که ماکاروزندگی داریم خودمون توخونه پرمشغله ترشیم.

اصلا من دقت کردم عروس هایی که عملا توهدفگزاری و کارهاشون جدی ترهستن کمترازین حرفها بهشون زده میشه.اما عروسی که یخورده مشغله اش پایینتره بارهاااا مورداتهام قرارمیگیره که چرا بیشتر سرنمیزنه.اگراز زاویه دید اونها نگاه کنیم من به شخصه کمی به خونواده همسرحق میدم.تامارو درتلاش و جدیت نبینن همین حرفها زده میشه.

من حتی الان هم ازین دست جملات از مادرهمسرمیشنوم ولی چون خودم توزندگی شخصیم جدیتروپرمشغله ترشدم حرفاش اثرنمیکنه روم و ایشون کمتر بهمون کارداره.

یعنی دیگه بطورطبیعی حرفاشو جدی نمیگیرم چون واقعا وقت ندارم.

گاهی لازمه برای تبدیل شدن به یک ادم جدی و تلاشگر مدام به خودمون درروز وحتی جلوی همسربگیم وای امروز چقدرکارسرم ریخته چقدرشلوغم.

چون خودم اگر هزارتاکارمیکردم توخونه اولین نفرخودم کارامو کوچیک و بی اعتبارمیکردم.مثلاهمسرم میگفت بشین خسته شدی

میگفتم اتم نمیشکافم که. خودم برچسب بی اعتباری میزدم به کارم.

اما رسمااااا دیدم اطرافیان و تواینستاگرام طرف میگه بعلت مشغله بالای زندگی دکترمنعم کرده گوشی بگیرم چون چشمام بعلت کارزیاددد ضعیف شده.

حالاکار ایشون چیه؟باهمسرش عکس زیادمیندازه وفالورالایک میکنن.همین.

بعددیدن این صحنه ها گفتم من صبح تاشب هزارویک کارمیکنم هم خانه داری هم کارفرهنگی و تحصیلی بابچه ها.هم ورزش خودم هم رسیدگی به کارای همسر اشپزی نظافت.مطالعه روزانه و همیشگی.گاهی خرید...

چرامن نگم سرم شلوغه؟بعدازین همه  ی اطرافیان خصوصا همسرم کارام رو به رسمیت و جدیت شناختن.

مادرهمسرممم حرفاش دیگه برونداره و درخواست هاش بیشتر زیاده خواهی یاتعارف الکی میاد.چون من هرهفته براش تایم بازمیکنم و میرم.ولطف میکنم.حتی جمعه ها میگم امروز چقدرکارامون فشرده هست ولی بیا از این کارها بزنیم و بریم یه سرخونه مامانت.

به خدا وقتی بقیه میگن مشغله دارم واقعااتم نمیشکافن.

بارها ازهمین مادرهمسرشنیدم که میگن امروز چقدرکارکردم کمرم شکست.منم سالها ایشونو به چشم یک زن قوی و کاری نگاه میکردم بامتن سازی خودش و زودباوری من.

بعد اون روزدقیقا چه کارکرده؟

یه ناهارپخته و یه گل دوگلدون کاشته.

اما من گاهی خونه تکونی هم میکردم و اون روز بیست صفحه کتاب میخوندم و یادداشت برمیداشتم

وکلی کاردیگه دراخر کار موقع خواب میگفتم امروز تنبلی کردم وای نشد اون دوتا کاراخرو هم انجام بدم.

اینجاست که بااین تفکربه بقیه مجوز میدیم ازمون سواستفاده کنن.

بعدازون متن سازی کردم و روی ذهن خودمم کارکردم یعنی این متن سازی رو برای خودم میکردم خخخخ

و درطول روز که یکی  یکی کارهای روزانه ام تیک میخورد بلندمیگفتم وای چقدر روز پرکاریه امروز...واقعا خسته شدم حالا وقتشه یه لیوان چای خودمو دعوت کنم.ووو

این صحبتهارو هم خودم هم بچه ها هم همسرم شنیدن و تازه باورمون شد منم  کاروزندگی دارم.

شاید خیلی مبتدیانه باشه ولی گفتم برای بعضی ها که مثل من فکر میکنن جالب باشه.

حتی رفتارمتوقعانه بچه و همسر هم یمادپایین بااین دیدگاه به خودمون.

شسیبل جان اینارو کلی گفتم البته.انشاله شما جزو این دسته نبوده باشید.

اینم جواب میدید ممنون؟؟😉😉😉😉😉

دقیقا 👌👌👌👌👏👏👏

منم خیلی از این روش استفاده کردم . به مرور تو ذهن بقیه جا میگیره ...

دوستان گلم سلام 

در جهت متن سازی باید بگم ک من فیلم آنشرلی رو ک از شبکه تماشا پخش میشه نگاه میکنم و برام کلی نکات آموزشی داره 

هم در جهت یادگیری متن سازی موثره هم نکات تربیتی و....  البته این نظر منه 

و اینکه یک فیلم رو با دید تحلیلی و آموزشی  نگاه کنم رو از بانو آرتمیس عزیز یاد گرفت

بازم ممنونم بانو🍃🌹

بنظرم قبلا هم اینجا گفتم 🤔ولی گفتنش خالی از لطف نیست 

من و همسرم هر وقت خواهراش رو می‌بینیم 

میگن ما از صبح ی لحظه هم زمین نشسته ایم. 😲

حتی نهار هم نخوردن چون وقتی کار دارن غذا از گلشون پایین نمیره 😲

میگن اصلا تو طول روز وقت نمیکنن به گوشیشون دست بزنن. 

و اصلا وقت اضافی ندارن 

جالبه بدونید چهارتا شون خانه دار هستن، فقط یکی ی شغل خونگی داره. 

تا جایی که من دیدم نه ورزش میکنن نه کتاب میخونن نه آشپزی آنچنانی میکنن 

خونه هاشون هم معمولی هست، این طور نیست که همه جا برق بزنه و عالی و مرتب 

هیچ کار خاصی نمی‌کنند ولی تا میتونن متن سازی میکنن. 

آخرش هم میگن خوشبحال بعضی ها که بیکارن 

یا یکبار همسرم به خواهرش گفت بیشتر برید بیرون اینقدر تو خونه نباشین 

خواهرش هم گفت من یک دقیقه هم وقت ندارم 

يعني دائم سرگرمی دارم، بیکار نیستم که حوصلم سر بره 

میخواست بگه اگه خانوم تو و بقیه حوصلشون سر میره بخاطر اینه که بیکارن 😐

جالبه خودشون هر کاری رو بلد نباشن یا حوصله و سلیقه اش رو نداشته باشن رو سبک میکنن. 

کسایی که به آشپزی و دیزاین غذا اهمیت میدن از نظرشون بیکارن 

اونا وقت رسیدگی به گل و گیاه رو ندارن 

تولد و مناسبت ها رو جشن گرفتن از نظر اون ها کار آدم های بیخیال هست. 

اونا از بس مشغله دارن یادشون نمیمونه 

و...... 

از اون طرف جاری ساده و بسیار صمیمی باهاشون 

میگه من که 24 ساعت سرم تو گوشی هست 😐😐

یعنی مثلا هم ب همسر هم ب خانوادش هی اعلام کزدین امروز خیلی کار داشتم؟؟؟

اگ اونا نسیت ب این جمله ها واکنش بدن چی؟؟

یا مثلا تو دعواها بگن توام بهونه داری همش درس داری....