بت خانواده همسر را بشکنید

سلام بانو 

صبح شما هم بخیر 

من از وقتی تصمیم گرفتم صبح زود بیدار بشم ،همسرم میگه خوبه دیگه صبح زود بیدار میشی پس برا منم هر روز صبحونه درست کن ببرم محل کارم 😳😳😳

یعنی باز از وقت آزاد خودم بزنم و برم دنبال کار اون 

از اول زندگی منو درگیر خودش کرده 

بعد خودش روز به روز تو کار و درس پیشرفت می‌کنه 

منم همش دارم خونه داری و بچه داری میکنم 

بنظرتون چه برخوردی بکنم 

بگم درست نمیکنم و برم دنبال کار و درس خودم 

یا انتظارش بجا هست 

آخه دو تا بچه دارم ،همونا کلی کار دارن باز اینم تا منو یکم بیکار ببینه ازم میخواد کار بکشه 

بخدا خسته شدم از دستش 

دوست دارم نباشه خونه اصلا 😫😫😫😕

لطفاً نحوه برخورد درست با همچین شوهری رو هم بگید 

ممنون میشم 🙏🌹🌹🌹🌹

درسته بانو.من خودم مجبور شدم بهش بگم .من خواهر شوهر ندارم مادر شوهرم به نسبت زیاد آدم خوبی هست ولی شوهرم از صد تا قوم شوهر بدتر میکنه همش از خانوادم ایراد میگیره میگه انا آداب اجتماعی بلد نیستن چرا سلام معمولی کردن چرا اینجور چرا اونجور.فقط میخواستم بهش بگم منم از خانوادش راضی نیستم اونا هم کامل نیستن ولی منم که برام مهم نیست.

خودم نقطه ضعف دادم دستش البته تو دوران جاهلیت.حالا موندم چکارش کنم اگه طرف اونا  رو بگیرم واویلا،اگه طرف او رو بگیرم هر روز حق به جانب تر میشه.دنبال یه مشکل کوچیک میگرده من نمیگم خانوادم بی مشکل هستن ولی انقدر حساسیت نداره.واقعا نمیدونم چه روشی در پیش بگیرم ولم کنه

ممنون از پاسختون 🙏🙏🙏🌷🌷🌷

درسته اشتباه کردم 

فقط بخاطر حرف مادرهمسرم که بچه ام هنوز نوزاد بود همش می‌گفت این داداش نداره ولی ببین بچه ی خواهرشوهر داداش داره 😫😫😫نمی‌دونم چرا میخواست به هر نحوی دل منو بسوزونه و به همسرم بگه فکر نکنی خانومت برات بچه آورده کار خاصی کرده ،خواهرتو ببین دو تا داره و بچه شما داداش نداره ولی بچه ی خواهرت داره 😕😕😕

من ساده هم متاسفانه افتادم داخل بازی مادرشوهرم 

و متاسفانه از رشد خودم باز موندم 😫

اتفاقاً مشاوره هم دقیقا صحبتهای شما رو به من میزد که باید با برنامه بچه دوم رو میاوردی 

من می‌دیدم تو فامیل همه راحت و بی دردسر دارن بچه دار میشن و زندگی میکنند فکر کردم منم باید سخت نگیرم 

نمی‌دونستم زندگی اینقدر سخت و پیچیده هست و حتی فرزند آوری باید روی برنامه باشه 😕😕😕یعنی در این حد مهارت زندگی نداشتم و تحت تاثیر حرفهای سطح پایین خانواده همسر بودم متاسفانه.  انشالله از این به بعد طلق آموزشهای شما زندگیم رو بدست میگیرم و همسرم رو سمت برنامه های خودم هدایت میکنم 

🌹🌹🌹

درسته این برد برد که گفتید خیلی خوبه 

حتما باید برا همسرم بازش کنم و ازش بخوام که منو همراهی کنه که برد برد تو زندگی بازی کنیم 

تا منم حس خوب داشته باشم به این زندگی 

دوست عزیز تایپیکت خیلی مفید بود.

من بسختی تونستم بصورت تجربی حدود2 سال پیش بت خانواده همسرو بشکنم ولی مشکلم اینجاست که همسرم با اینحال که پشته منه ولی انگار توی دو جبهه فعالیت میکنه از هر دو جبهه هم حرف میشنوه و شماتت میشه!

بخاطر همین و سمی بودن خانواده همسرم من حدود یکسالیه قطع ارتباط گردم فقط شوهرم میره دیدنشون.

حالا مشکل اینجاست که ما روزای تولدشون یا روز مادر وپدر و عیدا هدیه میدیم ولی اونها فقط و فقط تولد همسرم یه کادو میدم و بمن و 2تا بچم هیچی...حتی وقتی بچم بدنیا اومد تبریک نگفتن و چه برسه کادو منم سپردم به شوهرم و نزاشتم حتی عکسشو نشونشون بده! از طرفی شوهرم میره و روابط بین اونها عادیه.حالا بنظرتون تا اینجا مسرم درست بوده واینکه من همچنان روز مادر و تولد و اینا کادو بخرم بدم همسرم بده بهشون یا نه؟

سلام بانو ارتمیس عزیز 

عالی بود پاسختون ممنونم ❤🌹

اسکرین گرفتم تا بخونم ک ملکه ذهنم بشه🍀

بانو امان از رفتارهای نسنجیده و پراز کنایه و نیش خواهرم  

امان از حرف های تیز و برنده اش ک ی برچسب دلسوزی  روش میزنه تا وجدانش آسوده باشه و جلوی هر کس و ناکس منو خرد میکنه

مادرم دیشب باز چند ساعت نصیحت کرد ک اون اگه بده تو خوب باش اون عصبی بوده تشر زده گوشی رو قطع کرده روی تو 

 تو زنگ بزن معذرت خواهی کن!!! اون خواهر بزرگته!  تنهاست  و گناه داره و...... 

منم چند مورد از رفتارای بدش گفتم متاسفانه بغضم گرفت(دوست ندارم ضعیف باشم ) اما گفتم من قهر نیستم ولی شرمنده هرکس ظرفیتی داره منم هرچی تا الان تحمل کردم کافیه دیگه نمیتونم

مادرم عذاب وجدان داد بهم در قالب حرفاش اما میخوام احساسات نابجام رو بذارم زیر پام

 عقلم پذیرای حرف شماست 

و کاملا درست میگین منم همینکاری ک شما میگین رو ان شاءالله انجام میدم🌹

ممنونم از پاسخ راهگشاتون❤

بانوارتمیس جانم سلام منم میخوام شروع کنم دیگه بسه روزایی ک ب خودم اصلا نرسیدم و خودم رو بی ارزش کردم ب راحتی میخوام ازاین ب بعد صبح زودتر بیدار بشم ب خودم برسم حتی در حد ی ته آرایش ی لباس مرتب صبحونه خوب واسه منوشوهری خونه همیشه مرتب البته گهگاهی نامرتب تا قدر بدونه واسه تمیزی مثلا ازبین ۷باریا۶بار بار۸م کمی دیرتر ب خونه برسم یا بذارم زحمت من رو ببینه واسه مرتبی خونه حتی واسه ب خود رسیدن مواقع پری ...د نمی رسم تابدونه حالم واقعا خوش نیست قبل پری ...دهیچ وقت ب خودم نرسیدم ن ازلحاظ ویتامین یعنی قرض آهن یا ....و یا شایدموارددیگه و چ ازلحاظ بهداشتی .آروم و شمرده سعی میکنم دیگه صحبت کنم وچاشنیش کمی ناز.هفته ای ۳بار ب مادر شوهرم کمک بدم جلو شوهرم البته هرچند واسه من سخته چون هیچ وقت دست ب کارهاشون نزدم چرا انگشت شمار اونم واسه طرف یاسفره ازالان ب بعد اگه خودم کارنداشتم تو هفتش ۳بار اونم هربار ی کار مختلف تو چشم شوهرم مثلا ی جارو تو خونه میکشم ی دستمال کشی بار بعد ی طرف شستن و...

اگه تونستم ی کلاس می رم یا زبان یا باشگاه 

ی روز درمیان پیاده روی برا اینکه فقط ی تایم کوتاه بیرون باشم واسه روحیم .تو خونه تونستم ورزش براکمرم ورزش ویلیامز .خوردن قرص ویتامین ای و زینک پلاس.کاروردن رواعتنادبنفسی ک اصلا ندارم.ازشوهرم بخوام تابانم ازاین ب بعد رانندگی کار کنه.سفره دلم رو دیگه پیش احدی بار نکنم مگرمادرخودم .و بیشم می نویسم هرکس نکته ای داشت برای اینکه من ب خودم ارزش بدم و باعث بشم شوهرم ناخوآگاه ب من احترام بذاره یاعلی کمک کنه بارم مرسی