گاهی خدا وقتی تو رو به خواسته ت میرسونه که فکرشم نمیکنی. تصمیم گرفتم خاطره مو اینجا بنویسم برای همه اونایی که خسته شدن از دعا کردن.
از قبل تایپ کردم زود میذارم
تابستون توی حرم امام رضا نیت کردم برای بچه دار شدن. قرآن رو باز کردم این آیه اومد. ما تو را به پسری دانا بشارت می‌دهیم. خیلی خوشحال شدم ولی با خوندن ادامه آیه یه کم غصه م گرفت چگونه بشارت می دهی در حالی که زن من عجوز و نازا است. با خودم گفتم یعنی حالا حالاها باید منتظر باشم.
بزار منم منتظر نی نی هستم😔
سندرم تخمدان پلی کیستیک. بیماری منحوسی که از خیلی وقت پیش دچارش بودم. خیلی وقت نبود که عروسی کرده بودیم اما استرس اینکه بچه دار نشم و عذاب وجدان بابت شوهرم که همیشه میگفت دلش 7تا بچه میخواد خیلی وحشتناک بود. هر بار که بهش میگفتم اگه بچه دار نشدیم چی؟ میگفت خب نشیم چه اشکالی داره؟ ولی من واقعا دلم بچه میخواست
بذار😔😔😔
گل ارای ۲😂
من از نشستن توی مطب دکتر زنان و از "نه" گفتن به منشی که می‌پرسید بارداری حالم بهم می‌خورد. از خوردن قرص برای پریودی حالم بهم می‌خورد. از اینکه قبل از عروسی وقتی میرفتم دسشویی و خون میدیدم و خوشحال میشدم از اون خوشحال شدم حالم بهم می‌خورد. از اینکه بعد اقدام پریودیم عقب میفتاد ته دلم امیدوار میشدم و بعد از اون از ظاهر شدن یه خط روی بی بی چک حالم بهم می‌خورد سختی این لحظه ها رو فقط زنی میفهمه که فقط تو خیالش برای بچه هاش مادری کرده.
منم نی نی میخوام
منتظرم
دکتر برام آزمایش نوشت. نتیجه آزمایش pco رو تایید کرد. شوهرم هم باید آزمایش میداد. اربعین قسمت شد بریم کربلا و قرار شد شوهرم بعد از برگشتن آزمایش بده
😔😔
توی حرم امام حسین چشمم که به ضریح افتاد گفتم امام حسین تو پادرمیونی کن تا اربعین سال دیگه خدا بهم یه بچه بده منم اسمشو میذارم امیرحسین. با اینکه خودم دختر خیلی دوست داشتم نمیدونم چرا همش این اسم تو ذهنم بود.
ناراحت نشی اسی ولی دیگه هیییییج داستانی و باور ندارم
باید تو مسیر پیاده روی اربعین پریود میشدم اما نشدم و باز امید واهی حامله بودن رو داشتم طوری که داروهایی که شوهرم بخاطر حال بدم اونجا برام گرفته بود رو نمی‌خوردم تا نکنه اتفاقی برای بچه نداشتم بیفته.
وای😔😭
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
