چند سالته
انقدر کتک زد منو آروم نشد
رفته تو حال من با داد داشتم حرف میزدم دست خودم نبود دلم پر بود
جایی هم ندارم برم هیچکس هوامو نداره
میگم ای خدا کاش کار بدی کرده بودم اونوقت قبول ولی من چه کار کردم
بعد اومده اتاقم فندک دو پرت میکنه دیوار مامانم این وسط نمیدونست چه کار کنه
منم حرف زور سرم نمیشه
خوب اول اینکارو میکردی خواهر من
ادم زرنگ خودشو با کمترین خسارت از مهلکه ها نجات میده
سرکشی وقتی زورت کمتره بیفایدست باید با عقلت بجنگی
بعدم ایشون دلسوزه فقط به روش خیلی عجیب و غریب!!!!!!
حالام دیگه خودتو ناراحت نکن برویه دوش گرم بگیر یه مسکن بخور بیا یه لیوان شکلات داغ برای خودت درست کن غمتو بشوره ببره و بار بعدی از همون اول بپیچون
من به کسی هی نمیگم بدی هاشون رو میگم غیبت میشه ولی چه کار کنم دلم خیلی پره😭
خوبه که زیر بار زور نمیری ولی اینجا به دردت نمیخوره به چند دلیل اول طرفت باباته که ادم بدی هم نیست فقط محبتش با چماقه !!!!!
دوم مستقل نیستی وابسته ای از نظر مالی و حالی
سوم مادرت گناه داره حرص میخوره
چهارم خودت اعصابت فرسوده میشه پس زیرک باش و جلوی ابن تنش ها رو بگیر و تجربه کسب کن و بعدا در انتخاب همسر خیلی خیلی دقت کن
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
