من تا قبل نامزدي عين خنگا نگاه ميكردم بلد نبودم جواب بدم ميريختم تو خودم بعدش ميرفتم زير سرم
بعد عروسي گفتم نه اينطوري نميشه بايد يكم قوي باشم
سعي ميكنم حرفي بزنن اگه بلد باشم در آن واحد با احترام جواب ميدم
سپرده بودم دست خدا كه جوابشونو بده ديدم نه خدا جواب نميده خودم دست ب كار شدم😆
البته رفت و آمد و محدود كردم فقط با همسرم ميرم بدون همسرم برم انقدر بي حيان كه هرچي دلشون بخواد ميگن
جلوي همسرم تيكه هاشون كادو پيج همسرمم نميفهمه
من ميفهمم منم سعي ميكنم كادو پيج جواب بدم