خانومای باردار

_mmasiha

عضویت: 1398/07/07

تعداد پست: 2363

هفته۱۲ بود فکرکنم

خودشون فهمیدن😅

1399/07/22

|

11:32

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

soorarii

عضویت: 1399/07/17

تعداد پست: 4781

متن تاپیکتو تو سوالت مینوشتی بیشترمیومدن

من ریخته ام در رگِ توشیره جان؛هی چرخ بزن درمن ودل رابتکان ؛ این همنفسی چه حس و حالی دارد؛درپیکرمن دوقلب دارد ضربان❤

1399/07/22

|

11:33

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

آزیتاااااااااااااا۷۴

عضویت: 1399/02/29

تعداد پست: 10240

۲ ماهم بود میخواستم دیرتر بگم شوهرم نذاشت کاش دیرتر میگفتم 

مادرخوبی نداشتم سعی میکنم مادرخوبی برای دخترم باشم

1399/07/22

|

11:33

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

حناخانووووووووم

مدیر استارتر

عضویت: 1399/07/19

تعداد پست: 2421

۲ ماهم بود میخواستم دیرتر بگم شوهرم نذاشت کاش دیرتر میگفتم 

چرا عزیزم

مادر کی میایی تا من هم طعم شیرین مادر شدن رو بچشم؟ جانانم چند بار است که خواب تو را دیده ام در بغل بودی چه حس شیرینی بود بودنت .دلبندم چند تار موهای مامان و باباسفید شده پس تو نمیخواهیی بیایی و بمانی برای من برادرت تا ۳۹ هفته مهمان دلم بود چقدر حس زیبایی بود بودنش برای من اما برادرت قبل آمدن به بغلم به سوی آسمان پر کشید مادر این همه درد و رنج کافی نیست ؟؟؟؟درد از دست دادن برادرت درد نیامدن تو مادر دلم برای در آغوش گرفتنت پر میکشد تا کی حسرت شنیدن خنده هایت را بکشم مادر کی تو میایی من را صدا کنی مامان و من با همه وجودم بگویم جانم عزیزتر از جان مادر

1399/07/22

|

11:34

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

آزیتاااااااااااااا۷۴

عضویت: 1399/02/29

تعداد پست: 10240

چرا عزیزم

زخم زبون 

مادرخوبی نداشتم سعی میکنم مادرخوبی برای دخترم باشم

1399/07/22

|

11:36

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

حناخانووووووووم

مدیر استارتر

عضویت: 1399/07/19

تعداد پست: 2421

زخم زبون 

واسه چی گلم یعنی خوشحال نشدن

مادر کی میایی تا من هم طعم شیرین مادر شدن رو بچشم؟ جانانم چند بار است که خواب تو را دیده ام در بغل بودی چه حس شیرینی بود بودنت .دلبندم چند تار موهای مامان و باباسفید شده پس تو نمیخواهیی بیایی و بمانی برای من برادرت تا ۳۹ هفته مهمان دلم بود چقدر حس زیبایی بود بودنش برای من اما برادرت قبل آمدن به بغلم به سوی آسمان پر کشید مادر این همه درد و رنج کافی نیست ؟؟؟؟درد از دست دادن برادرت درد نیامدن تو مادر دلم برای در آغوش گرفتنت پر میکشد تا کی حسرت شنیدن خنده هایت را بکشم مادر کی تو میایی من را صدا کنی مامان و من با همه وجودم بگویم جانم عزیزتر از جان مادر

1399/07/22

|

11:38

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

آزیتاااااااااااااا۷۴

عضویت: 1399/02/29

تعداد پست: 10240

واسه چی گلم یعنی خوشحال نشدن

شدن اما احساس ریاست داشتن مثلا هی میگن دختر مائه باید واسه ما کار کنه باید به ما چشم بشه لباسای کهنه بچه هامو میدم بپوشه 

مثل خان های زمون قدیم رفتار میکنن میگن ما زور بگیم تو و دخترت چشم بگی که اونم به شوهرم‌گفتم جلوشونو گرفت 

مادرخوبی نداشتم سعی میکنم مادرخوبی برای دخترم باشم

1399/07/22

|

11:44

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب