هم صبر بده هم کمکمون کنه هم داداش بیچارمو نجات بده بچه های بیگناهو عاقبت بخیر کنه خدا ... داداشمم عصبیه وقتیم مجرد بود عصبی بود الان بااین چیزا ک میبینه میگه پسرهمسایه ک من قهرم باهاش وقتی من سرکار بودم یهو برگشتم بیخبر درخونمون داشته بازنم حرف میزده میگه با دشمنیم باهم بعد زنم گفته اومده بود قرص سردرد بگیده میگه یچیزایی ازش میبینم میخوام خودمو بکشم