نوزادم ۵۱ روزشه اصلا بغلم آروم قرار نداره.بغل مامانم و خواهرم و بابام آروم میگیره ولی تا من بغلش میکنم همش گریه میکنه. خیلی دپرس شدم.شوهرم پیشم نیس نمیدونم پیش اون چطوره.نی نی های شما هم اینجور بودن؟ بنظرتون دلیلش چیه؟
فقط موقع شیر خوردن بغلم میاد.فقطم شیر خودمو میخوره
یه بیداری دقیقا عین یه کابوس،مثل گشتن تو تاریکی و بی فانوس،میچرخم تو حباب انتظار تو،مثل ماهی و تنگ و وهم اقیانوس....زندگیم سوخت ...جسد آرزوهام مونده روی دستم...خوشبحالت زندگی کردی💔ولی من نه نتونستم😔
بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش! پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم میخوای شروع کن.
مراحل روشنفکری در ایران😎:۱_مخالفت با دین و مذهب ۲_بیان تک جملاتی از نیچه وصادق هدایت و فروغ فرخزاد و...،۳_نگهداری سگ و گربه و آن را بیشتر از فرزند نداشته دوست داشتن🙈۴_مخالفت با چيزي که بقیه موافقند و موافقت با چيزي که بقیه مخالفند.۵_رسیدن به نهایت خودخواهی با این الگو که هرچیزی که سبب ناراحتی توست از زندگی حذفش کن به جای اینکه راه حل را دریابی....مراحل روشنفکری واقعی😶:1_احترام به تمامی مذاهب و ادیان😋 2_کسب اطلاعات و ارائه مطلب از منبع درست نه از ذهن خود، 🙃3_ ادب ادب ادب😌4_شخصیت بسیار والا 5_مطالعه کتاب و مقاله...این امضا برای تفکر است، لطفا مهربان باشیم🥰
ببین اول اینکه آروم توگوشش زمزمه کن موقع بغل بعد پشتش رو بمال به صورت عمودی توبغلت بگیر سفت نگیرش حتما شبها یکم ماساژش بده موقع شیر دادن آروم وگرم نوازشش کن وباهاش حرف بزن دستاشو بگیر
یه بیداری دقیقا عین یه کابوس،مثل گشتن تو تاریکی و بی فانوس،میچرخم تو حباب انتظار تو،مثل ماهی و تنگ و وهم اقیانوس....زندگیم سوخت ...جسد آرزوهام مونده روی دستم...خوشبحالت زندگی کردی💔ولی من نه نتونستم😔