طرز رفتار با خانواده همسر مادر شوهر و...

هیچی منبعد باهاشون شریکی کار نکن دختر خوب فاصلتو باهاشون حفط کن از خونه میری بیرون درو خونتو قفل کن بعصی مادر پدرا فکز میکنن هرچی از پسرشون بکنن مال خودشونه

اصلا فکر بجه تو شکمت هستی خواهر من.. اخه ادم حامله اینقدر کار میکنه... هنوزم میخوای بری خرحمالی اونا رو بکنی... الان باید بخوابی بگی کارات بکنن

واااااااااای چه طوری تحمل میکنی یا خدا اعصابم خورد شد از بس رفتی کمکش پررو شده فکر کرده وظیفته نری کمک ها .

ترشیم بگو شوهرم گفته نمیخاد درست کنی بعد خودت تنها درست کن اگه چیزی گفت بگو شوهرم نظرش عوض شدواسه پول اب و برق هم به رو خودت نیار بگو شوهرت جوابشونو بده واسه سونو و دارو همچرا پیش اونا حرف میزنی؟ 

سرت تو زندگی خودت باشه کمکشونم نرو این جماعت فقط بحث خودشون که باشه پیر باید خرچ کنه کمکشون باشه و .. وقتی حرف از عروس باشه پسر نباید خرج کنه نباید کمک کنه عروس وظیفشه... اه حالم از هر چی خانواده شوهر این مدلیه بهم میخوره که فکر میکنن عروس کلفت و کنیزه

وا من با مامانمم شریکی چیزی درس نمی کنم چون میدونم به من چیزی نمیرسه😂😂😂تازه شوهرتم میگه بهت که.

بعدم خیلی نجیبی این همه کمک میکنی افرین. دیگه نظری ندارم کلا بد عادتشون کردی

:(

واقعا خیلی خوبی . خدا ثوابشو بهت بده .

خیلییی قدر نشناسن خانواده همسرت.

من حتی یه نکته کوچیک از اینارو برای مادرشوهرم انجام ندادم. چون گفتم جاریم پیشش زندگی میکنه و کلی هم پول و خرج و مخارج میگیره از پدرشوهرم . الانم خانواده شوهرم بهشون زمین رایگان دادن دارن خونه درست میکنن خرج و مخارج خوراک و پوشاک جاریم و دو تا بچه هاش و برادرشوهرمو ...پدرشوهرم میده اونجا میخورن .

واسه همین منم گفتم وظیفه من نیست به من چه . هر کی میخوره خودش تمیز کنه  :( 

کارای ترشی ورب و....بامامانت بکن کارای خونشونکن وقتی کمک حالت نیست ازیه روزقبلش بگومریضم تاروش نشه فرداش بگه بیا کمک اگر هم گفت رک بگوحال ندارم میرم بخوابم بزاربفهمه که شماوظیفه ای درقبالش ندارین

اصلا تا کمک نخواسته نرو اگرم گفت بگو باردارم برام خطرناکه والا من و مادر شوهرم هم از این کارا می کنیم و با ترازو همه چی رو تقسیم می کنیم و حساب کتاب با خودمونه شوهرت راس می گه دیگه اصلا شریک نشو و اگه می تونی جدا شیپ خوب

من مادرشوهرم سالی چند بار رب میپزه از گوحه بگیر تا انارو الوچه...

از روز اول نرفتم یبار اونجا بوذم باز اصلا دست نزدم میدونستم برم از سال دیگه میشه وظیفه  

امسال پخت ازم برعکس سالای قبل انتظار داشت با خنده گفت ی زنگ نزدی بهم کلی خسته شدم 

خیلی راحت گفتم مامان الکی خودتو عذاب میدی حوصله داریا

نه کوتاه نیا به قول خودت سوار میشن،،بااحترام جواب بدین و از حقتون دفاع کنید

ول کن خواهر من نکن این کارا رو... مگه شما تو روستا زندگی میکنید؟؟