2777
2789
عنوان

داستان واقعی ترسناک جن

| مشاهده متن کامل بحث + 29895 بازدید | 77 پست

منم بابام میگن دوران دانشجوییشون بوده یه خونه اجاره کردن با دوستشون طبقه بالاش یه پسر مرد پیر زن بود زیر زمینشم بابام با دوستشون بودن...اونشب دوستشون جایی بوده نیومده بابام تنها بودن ...میگن نصف شب احساس کردم دوتا دست روی پام. دارن دست میکشمن همینطوری دارن میان بالا 

خدایا عاشقتم

شبایی که تنها میخوابم تو اتاق خواب وحشتناک میبینم

هر وقتم همسرم تو اتاق بخوابه همینه😢😢😢 تنها خوابیدم خواب جن دیدم

یع خونه های۲۰-۳۰سانتی کوچولو چوبی خرابه بودن نزدیک صد تا

اطرافشم درخت بود

میگفتن کنار دختا نشینی

من نشستم حس کردم یکی میخواد منو بکشه ببره تو درختا بعدم تو خونه خرابه ها

پاشدم فرار کردم

دیدم یکی که خیلی دلقک بازی در میاره با قیافه وحشتناک داره میاد دنبالم

خیلی مسخره بازی در میاورد😭😭😭

همش از کنارم رد میشد لبخند میزد میخواست چنگ بزنه منو ببره

دیگه بیدار شدم😭

مامان دوقلوها👧👦💕....🍁بخون🍁⬅  ........✅گمشده✅کسی ب اسم ساناز علیزاده میشناسین..دوست بچگیمه...حدودا متولد ۷۰..اگر تو اشناهاتون کسی هست.. ریپلای کنید لطفا

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

دایی من راننده اس ، میگه داشتم توی جاده بدون نور و بیایون و اینا میرفتم یکی از دوستاشم کنارش بوده ، میگه دیدم یه اقایی کنار خیابون وایساده با یه نورکوچیک دستشو گرفت جلومون داییمم فک میکنه مشکلی واسش پیش اومده وایمیسته، اقاهه میاد سوار بشه پاشو میزاره بالا دوستش میبینه سم داره میزنه به داییم اونم میبینه یه بسم الله و ... میگن مرده غیب میشه

 .
شبایی که تنها میخوابم تو اتاق خواب وحشتناک میبینم هر وقتم همسرم تو اتاق بخوابه همینه😢😢😢 تنها خوا ...

فیلم ترسناک دیدی😨😨😨

 میگما      نکنه ما بریم دنیا قشنگ شه !!                         آدمها تا سر حد مرگ از خود خسته ات میکنن🖤ترکت نمیکنند اما،مجبورت میکنند ترکشان کنی🖤آنگاه میشوی بنده ی سرتاپا خطاکار🖤                                شروع رژیم ۶/۷/۱۴۰۳. وزن۸۴.                                   تاریخ۲۳/۸/۱۴۰۳ وزن۷۸.💪                                           وزن هدف۶۰کیلو🤲                                              تاربخ۱۸/۱۰/۱۴۰۳ وزن ۷۴😁

شبایی که تنها میخوابم تو اتاق خواب وحشتناک میبینم هر وقتم همسرم تو اتاق بخوابه همینه😢😢😢 تنها خوا ...

استاد رائفی پور میگه واسه همین موقع خواب باید بسم الله بگید  

مادر بزگم تعریف میکرد که شبا بعد ۱و۲ در خونه تـــــــــــق صدا میداد و در جیــــــــــــــــــر میکرد و باز میشد

خونه های خیلی قدیمی منظورمه که زیر زمین دارن و ..

بعد یکی که قد کوتاهی داشت هر شب میومد از داخل جانونی چند تا نون بر میداشت و میرفت

بعضی اوقاتم در یخچال باز  میکرد یه نگا میکرد میوه ای چیزی میبرد

قد کوتاه موهای ژولیده فرفری دو تا شاخ کوچیک قد کوتاه و چاق

بعد که میرفت و درو میبست

از وسط حیاط کامل غیب میشد و میرفت تو انباریشو😥😥😥

مامان دوقلوها👧👦💕....🍁بخون🍁⬅  ........✅گمشده✅کسی ب اسم ساناز علیزاده میشناسین..دوست بچگیمه...حدودا متولد ۷۰..اگر تو اشناهاتون کسی هست.. ریپلای کنید لطفا

منم بابام میگن دوران دانشجوییشون بوده یه خونه اجاره کردن با دوستشون طبقه بالاش یه پسر مرد پیر زن بود ...

بعد شنیدیم میگن بختک افتاده روم ...یهو میگن داشته همینطور میومده روم سریع بسم الله و آیت الکرسی اینا خوندم دیدم بلند شد و رفت دیگه 

خدایا عاشقتم
استاد رائفی پور میگه واسه همین موقع خواب باید بسم الله بگید  

رائفی پور خیلی خوبه

اگر همسر منو ببینه فکر میکنه دوقلوشه😁😁😁

مامان دوقلوها👧👦💕....🍁بخون🍁⬅  ........✅گمشده✅کسی ب اسم ساناز علیزاده میشناسین..دوست بچگیمه...حدودا متولد ۷۰..اگر تو اشناهاتون کسی هست.. ریپلای کنید لطفا

دایی من راننده اس ، میگه داشتم توی جاده بدون نور و بیایون و اینا میرفتم یکی از دوستاشم کنارش بوده ، ...

بیشتر نصف شب و دم صبح این اتفاقا می افته وسط بیابون راست میگه بنده خدا😰

یبار دیگه هم داییم میگه با تو جاده خلوت و تاریک ماشینش خراب میشه ، نصف شب بوده و هیچکس نبوده ، داشته پنجرگیری میکرده همونجوری که سرش پایین بوده یهو توی تاریکی میبینه یکی اومده بالای سرش ، هموجوری که فقط پاهارو نگاه میکنه بسم الله و یاعلی و ... میگه پاها حرکت میکنه میره دور میشه دیگه نمیبینتش

 .

یبار برادرم یه خونه قدیمی خرید

که طبقه بالا یه حال بزرگ و اشپزخونه بود

میرفتی زیر زمین یه اتاق و حیاط بود

ساخت عجیبی داشت

پسر برادرم ۲ساله بود و همیشه میرفت رو پله اول و دوم که میخوای بری پایین بازی میکرد

بعد همیشه یه جیغ میزد

میگفتن چی شده

میگفت عمو میگه بیا کارت دارم😥😥😥

اون پایین بوده

اسباب بازی های این بچه هم همشون اون پایین بوده..همش روشن خاموش میشدن حتی اگر باتری رو در نیاوردن یکی میزاشتش رو اسباب بازی ها و روشنش میکرد

اون پایین بوده

خلاصه یروز فامیلا میان خونه برادرم

برادرم براشون تعریف میکنه مردا میگن ما میریم اتاق پایین بخوابیم جن بگیریم

میرن پایین......

میرن پایین میخوابن ۵-۶نفر بودن.و اصلا حرف نمیزدن که یارو بیاد😈😈😈😈

ساعت ۲-۳ بوده یهو صدااااای جیـــــــــــــر جیر در کمد اومده

همه اون ۵-۶ نفر فرار میکنن بجز برادر من😧😧😧😧

یهو یه زن کوچولو با اندام اسکلتی خیلی ظریف با موهای بهم ریخته قد کوتاه از کمد میاد بیرون

 و میفهمه برادرم بیداره پا میزاره رو قفسه سینش

برادرمم همش با صدای بلند بسم الله میگه😱😱😱😱

تا وقتی که از بالا چند نفر میان پایین از ترس

که یارو بدو میکنه تو حیاط و غیب میشه😨😨😨

شب بعدش نیاد ب خواب برادرم....

میاد بخواب برادرم میگه تو چرا باید اذیتم کنی بیا بهت یه کادو بدم که دیگه کسی رو نیاری که منو اذیت کنه😱

یه جعبه قدیمی چوبی میده برادرم برادرم بازش میکنه میبینه زاخلش ۵-۶تا حیوون هست که نامشخصه که چیه

جــــــــن میگه اینا بچه های من هستن گناه دارن باید مواظبشون باشی😕😕😕😕

بعد چند سال برادرم خونه رو میفروشع ب یه زن و مرد جوون

اونا بعد چند وقت زنگ میزنن میگن زن من بارداره تروخدا تو خونت چیزی بوده یا زن من دیوونه شده

خیلی اذیتمون میکنه تروخدا بگو اینجا چی داره😱😱😱😱

مامان دوقلوها👧👦💕....🍁بخون🍁⬅  ........✅گمشده✅کسی ب اسم ساناز علیزاده میشناسین..دوست بچگیمه...حدودا متولد ۷۰..اگر تو اشناهاتون کسی هست.. ریپلای کنید لطفا

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز