داستان واقعی ترسناک جن

آها پس طرفای طبسه

پشم  هام کلا ریخت دیگه نیاز به اپیلاسیون ندارم😀😀😀

یه سری برادرم تو راه یه مسیری موقع نماز میشه

برادرم هر جای دنیا باشه سریع باید موقع اذان نماز بخونه

گفت تو یه بیابون وایسادن

دیدن یکی تو فاصله تقریبا دور ازشون نماز میخونه ولی هر چی قبله نما میزارن

میبینن اون مرده رو ب یه طرف دیگه میخونه😓😓😓

بعد وسط نماز یهو سرش ۱۸۰درجه میچرخه برادرمو نگا میکنه😱😱😱😱😱😱😱😱

بعد غیب میشه لعنتی😭😭😭😭😭

برادرم گفت سریع دو رکعت نماز مسافر شکسته بوده خوندم و فرار😵😵😵

قبلا ها اره ولی چند ساله ندیدم

وقتی کلاس چهارم بودم خونمون اتاق منو آبجیم پله میخورد میرفت بالا بعدش ساعت ۳ بلند سدم رفتم آشپزخونه اب خوردم اومدم رو تختم نشستم یه دختر سفید شبیه خواهرم دیدم نصف شب باهاش حرف زدم و بعدش حتی رفتم تو‌کمد لباس دراوردم گذاشتم تو‌دستم :/ بعدش دیدم خواهرم زیر پتو خوابیده ، بعدش از ترسم خوابیدم صب هیچکی‌ هیچکی حرفام رو باور نمیکرد الان هم باور نمیکنن 😑

من خیلی دوست دارم همچین صحنه ای ببینم ، پس چرا نمیبینم هیچوقت؟؟؟

بلا به دور وااااا

نه نماز ظهر بوده😢

ی روز ی چند تا دوست ک همشونم مرد بودن قرار میزارن شب عید نوروز 29 اسفند برن کوه 

این قصه برای سال 75 ایناست ک تلفن همراه مد نبودو هرکسی نداشت 

خب .... دوستاش حرکت میکنن ب هر کدومشونم میگن ی چیزی بخرین بیارین شب عید باهم باشیمو فلان ... اینم می‌ره خرید دیر می‌کنه ساعت تقریبا ساعت 8 شبو اینا میشه ...دوستاش میبینن ک این نمیاد میرن خونشون و فک میکنن ک نمیاد ... اینم میاد محل قرار میبینه کسی نیست میگه اینا پس رفتن جلو ... همین جور ک می‌ره میبینه ی مرده ای یا قد دو متر و با لباس سفید میگف تقریبا مث لباس بلوچی مردا بوده میاد و با این هم صحبت میشه 

شبم بوده این زیاد صورتشو نمی‌بینه ... براش شیرینی تعارف می‌کنه میگه یارو ده تا ده تا بر می‌داشت ... همین جور ک جلو میرن اون یارو بهش میگه من آدم نیستم و نترس یارو هم ک کلا ترسیده بود نگاش میکنم میبینه اصن این شکل آدم نیست ....همون جا جعبه شیرینی رو پرت می‌کنه و میاد خونه ...تب می‌کنه .لرز میکنه .. اصن از اون روز ب بعد اصن این آدم زندگی نمیکنه ... میبرنش پیش همین جادو جنبلا کاریش نمیتونن بکنن.. گفتن جنه رفته تو بدنش و خیلی هم قویه و ازش بیرون نمیااد.. هر سال یر همون تاریخ این مرده بد تر میشهههه چند با خودکشی مبکنه اما نمیمیره .. بعد از 20سال زجر آخرش خودشو آتیش زد و خودشو کشت ....