2777
2789
عنوان

خاله ی شوهرم....

1248 بازدید | 65 پست

۱۱ ماهه عقد کردم و شوهرم خیییلی خوبه خداروشکر. ۵سالگی مادرش و از دست داده و خالش شد زن باباش. من تا حالا سر سوزنی خواسته به به خانواده بدی نکردم و همش احترام و محبت بوده ولی نمیدونم چرا خالش انقققدر از من بدش میاد. من با شوهرم خیلی خوشبختم ولی وقتی میرم خونشون خالش با رفتارش خیلی آزارم میده. صبح که از خواب پا میشم بزور جواب سلاممو میده و باهام حرف نمی زنه. زندایی شوهرم با مامانم دوسته. میگفت خالش بهم گفته شبایی که من میرم خونشون تا صبح بیداره نکنه کاری کنیم و پسراش بفهمن😐 خیلی رفتارش بده و من خیلی بدرفتاری ها و حرفاشو تحمل کردم و بسیییار احترام گذاشتم و خیلی خوبی کردم. ولی ۵/۶ روز پیش خونشون بودم صبح که از خواب بیدار شدم مامان بزرگش(مادر خالش) خونشون بود(بنده خدا خیلی مهربونه)

در اتاق نیم باز بود. سفره صبحانه رو انداخت آروم مامان بزرگه گفت عروس(من) صدا کن اونم آروم گفت ولش کن. من عادت بودم اونروز تو اتاق یهو شکم و پشتم شروع به تیرکشیدن کرد جوری که از درد ناله میکردم و اشکم میومد. با اینکه مطمئنم صدام می شنید نیومد ببینه چمه. دیدم نمیاد صدا زدم مامان مامان. ۳ بار صدا زدم جواب نداد آخر گفت هاااا؟😐 گفتم قرص بده. همونموقع زنگ زدم مامانم گفت سریع آژانس بگیر بیا خونه. آژانس گرفتم نیومد جلو در ببینه با اون حال نزارم رفتم نرفتم... اصلنم زنگ نزد ببینه خوب شدم یا نشدم. به شوهرم همون روز پیام دادم گفتم تماااام بدرفتاری های خالتو تحمل کردم ولی بخاطر امروز هیچ وقت نمی گذرم ازش. اونم اومد خونمون و وقتی که شنید برخلاف همیشه که سکوت میکرد یا منو به صبر دعوت میکرد گفت ولش کن نفهمه. خیلی کینه به دل گرفتم ازش خیلی. یه جاری دارم که ۱۰/۱۵ سال ازم بزرگتره ولی اونو روی چشمش میزاره ولی همش به من بدی میکنه. منم تصمیم گرفتم مثل خودش باشم. ۳ روز پیش پسر خودش رفت سربازی. شب قبل رفتنش جاریم خونشون بودن. منم گفتم زنگ بزنه میرم نزنه نمیرم. زنگ نزد نرفتم و یه جاخالی نباشه هم نگفتم. دوشب پیش با مامانم رفتیم دنبال همسرم رفتیم خونشون به من و مامانم مخصوصا من کم محلی کرد و آخرم گفت که من زنگ نزدم جاخالی بگم. منم خودمو زدم به پرویی. دیروزم اش پشت پا پخت منم نرفتم. خسته شدم از توسری خور بودن. دوست دارم بدونن منم ناراحت میشم منم دلخور میشم. من تو ناز و نعمت بزرگ شدم. از پدر و مادرم فقط مهربونی یاد گرفتم. ولی الان کینه ای که تو دلم دارم هیچ وقت نداشتم. میشه بهم یاد بدین چجوری رفتار کنم؟

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

محبوری بری خونش بمونی شب؟؟؟ خب نرو من تو عمرم خونه مادرشوعرم بیشتر از یک ساعت نموندم

همسرم خیلی اصرار میکرد. ولی ایندفعه گفت خدا منو بکشه که انقدر اصرار میکردم و تو اذیت میشدی

هیچ وقت

هیچچچچچ وقت کینه به دل نگیر حتی از دشمنت که این کینه ها اغاز تباهی دل انسانه

احترام به بزرگتر واجبه 

جایی که دعوتت نکرده نرو اگرم دعوت کرده با نهایت احترام برو ولی سعی نکن جلب توجه کنی بسیار عادی و معمولی

نه تو میمانی و نه اندوه  ونه هیچ یک از مـــردم این ابادی       به حباب نگران لب یک رود قسم🌞و به کوتاهی  ان لحظه شادی که گذشت⬅غصه هم خواهد رفت...انچنانی که فقط خاطره ای ماند💭 لحظه ها عریانند👖به تن لحظه خود جامه انده مپوشان هرگز  تو به ایینه?!نـــه!ایینه به تو خیره شده است   وو اگر خنده کنی اوبه تو خواهد خندید  و اگر بغض کنی...  اه از ایینه دنیا که چه ها خواهد کرد....       سلام بر تو دووووست خلم   .ببخشید!یعنی دوست گلم✌🌸امیدم اول به خدا بعدش به ماااادرمه تو زندگی.امیداوارم حال دلت به شیرییینی شوکولات شیرییین باشه❤عضو گروه آبــــــی 💙سرگروه:@آسنات99 😍💙وزن اولیه :60 قد:166 💙وزن فعلی:60 💙هدف اول :58💙هدف دوم:56💙هدف سوم:54💙هدف اخـــــر 52😍💙     چشم وا کنم شدم باربی خوش هیکللللل😍💙من میتونم..💪

با همين فرمون برو جلو ادما مهربونيتو پاي گذشتت نميزارن پاي نفهم بودنت ميذارن بزار بدونن خوب بودنو انتخاب كردي نه اينكه بد بودنو بلد نباشي

در تاريخ ٩٩/٩/٩ براي غربالگري رفتم خدارو شكر همه چيز نرمال و پسر قشنگم سالم بود😍💋
هیچ وقت هیچچچچچ وقت کینه به دل نگیر حتی از دشمنت که این کینه ها اغاز تباهی دل انسانه احترام به بزر ...

من واقعا دلم شکسته... از هیچ کس تا حالا کینه نداشتم. ولی اینبار فرق میکنه

بی محلی بهترین راهه...هیچ وقت زمانی که مریضی انتطار نداشته باش کسی بیاد بالاسرت از خانواده شوهر ولی تا میتونی باشوهرت خوب باش و کارخوبی میکنی شبها پیش شوهرت میمونی از الان شوهرته محکم بچسب بش تا اخلاق هم بیاد دستتون به اون خاله اش هم کم محلی بی احترامی نکن ولی مهم نباشه واست....سعی کن زودتر برید سرخونه زندگیتون

خدایا کمکم کن دوران بارداری راحت و زایمان راحتتر و لذت بخشی داشته باشم 🌹🌹🌹🌹🌹🌹
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

داروسازی

عسلفلفلی | 18 ثانیه پیش
2791
2779
2792