من و همسرم تازه ازدواج کردیم و ساکن تهران هستیم
اما خانواده هامون شهر دیگه ای زندگی میکنن و با هم همسایه هستن
الان اومدیم شهر خودمون تا به خانواده هامون سر بزنیم. از وقتی رفتیم خونه خودمون، این اولین دفعه ست که اومدیم به خانواده هامون سر بزنیم
برنامه مون به این شکل بوده که ناهار و شام و صبحونه فرداش خونه یکی باشیم، ناهار و شام و صبحونه بعدی خونه اون یکی.
من پنجشنبه ناهار و شام رو اونجا بودم. شب رو هم اونجا خوابیدم، صبحونه جمعه هم اونجا خوردم.
نوبت همسرم بود که ناهار و شام جمعه رو خونه ما باشه اما همسرم گفت من امروز صبحونه رو مفصل خوردم، چون میخوام ناهار یه چیز سبک بخورم، نمیام خونتون
منم گفتم باشه اشکالی نداره
ناهار جمعه رو هر کی خونه خودش خورد
عصر بهش پیام دادم بریم بیرون یه کم قدم بزنیم
گفت نمیام
منم گفتم باشه
یک ربع بعد پیام داد آماده شو بابام میگه بریم بیرون یه چرخی بزنیم. منم گفتم من نمیام. خودتون برید
گفت اگه نیای ناراحت میشن و زشته و....
مامان من خونه تنها بود چون بابام جایی کار داشت. من مامانمو خونه تنها گذاشتم. با خانواده ش رفتیم چند ساعت گشتیم
تو ماشین یه مقدار حس گلو درد و سرفه داشتم
وقتی رسیدیم خونمون. خانواده ش اصرار داشتن که باهاشون برم تو. اما گفتم من یه مقدار حالم خوب نیست، میرم خونه خودمون استراحت کنم
همسرم گفت اگه می اومدی خونه ما، مامان منم بهت می رسید و...
گفتم خونه خودمون راحتترم و اونجا راحتتر خوابم می بره و... و اینکه امروز نوبت تو بود بیای خونه ما و نیومدی. فردا ناهار منتظرتیم
شب تو واتساپ بجای اینکه حالمو بپرسه، پیام داد تو ازدواج کردی باید پیش شوهرت باشی، ناراحت شدم از کارت. منم فردا ناهار نمیام خونتون.
و دیگه آنلاین نشد
بهش پیام دادم مامان و بابام منتظرتن اگه نیای ناراحت میشن. اما وصل نشده
الانم گوشیش خاموشه
در حالت عادی همیشه گوشی به دست تلگرام و واتساپ چک میکرد. الان کلا گوشیشو خاموش کرده
به نظرتون حق با کیه؟
من هیچوقت نذاشتم خانوادم از بحثامون چیزی بفهمن. حالا به مامانم چی بگم؟ بگم همسرم ناهار نمیاد؟ آخه بنده خدا باید بدونه چقدر غذا درست کنه
همسرمم که جواب نمیده