2777
2789
عنوان

کمکککک خونه مادرشوهرمم دق کردم...

| مشاهده متن کامل بحث + 611 بازدید | 44 پست

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

وا چه مسخره از مادر شوهرت اجازه میگیری؟؟ چند سالته؟؟ 

یکم محکم باش و درست رفتار کن با شوهرت منطقی حرف بزن و بگو من یه زن بالغم دلیلی نداره از مادر تو برای کارای شخصیم اجازه بگیرم بعدش دیگه هیچی به مادر شوهرت نگو شوهرت هم چند بار دعوا و.... میکنه بعدش براش عادی میشه دیگه نمیگه

شوخی میکنی یا خدا وکیلی جدی نوشتی؟؟؟؟؟

بخدا جدی میگم امروز صب از خونه مادرشوهرم اومدیم خونه مامانم اونم با اصرار زیاد اولش مادرشوهرم اجازه نمیداد 

دلم پره 

حتی ب مامانمم نمیگم ناراحت نشه 

اره هی هرچی میگن میگم باشه چشم پرو شدن با این حجم‌استرسو اینا عمرا اگ  بتونم بچه دار شم😔

خب ببخشیدا مگه دیوونه ای؟؟

هرچی گفتن بگو باشه چشم

ولی کار خودتو بکن

یکی از دوستام دقیقا وضعیت شمارو داشت انقد اذیت شد ولی بعدش همین کاری ک گفتمو میکرد و اتفاقا الانم حاملس و اعصابشم راحته

حتی مادرشوهرش واسه بچشم اسم انتخاب کرده ولی این به یه ورشم نیست و میخاد اسمی ک خودش انتخاب کرده بزاره

دل من تنگ بلوریست که یک ماهی قرمز دارد🐟یک تلنگر که به این تنگ بلورین بخورد،میشکند⚡آبش از پنجره چشمانم میریزد🌧💧ماهی سینه ی من میمیرد🐟🧡
بخدا جدی میگم امروز صب از خونه مادرشوهرم اومدیم خونه مامانم اونم با اصرار زیاد اولش مادرشوهرم اجازه ...

مشکل اول خودتی که اینقدر رو دادی به شوهرت

مشکل دومم شوهرته که اختیار زندگیشو سپرده دست مادرش 


خیلی جدی با شوهرت برخورد کن 

یعنی چی که مادرش باید واسه مهمونی رفتن شما تصمیم بگیره

🖤🖤🖤
پشت گو بنداز یه مدت درست میشه بگو مگو نکن فقط زیاد حرفاشو جدی نگیر از مادرشوهرت اجازه هم نگیر کم ...

اگه این کارو که این دوست عزیز گفت بکنی شک نکن درست میشه زود کم نیار چندبار که اجازه نگرفتی ودعوا کرد بازم کم نیاری محکم  باشی  دیگه نمیگه

وزن قبلی۶۳وزن الان۵۳وزن هدف ۴۹.       انشاالله من به هدفم میرسم  
بخدا جدی میگم امروز صب از خونه مادرشوهرم اومدیم خونه مامانم اونم با اصرار زیاد اولش مادرشوهرم اجازه ...





نصف مشکلت تقصیر خودته ک هرچی گفتن گفتی چشم اونام اینجوری عادت کردن

باس از همون اول هرچی ک اذیتت میکنه رو بگی ن نارحت میشم بااینکارت تا یاد بگیرن بنظرت احترام بزارن

با این وضع بچه دارم بشی بیشتر حرصت میدن ک.دخالتا بعد بچه دار شدن بیشتر میشه.شوهرت میخاد بگه از مامانم اجازه بگیر بعد شیر بده ب بچه

خداجونم فقط تورو دارم خودت هوامو داشته باش...
باید قبل ازدواج به این چیزا فک میکردی متاسفانه تا آخر همینجوریه !!!

 کی فکرشو میکرد 

گفتم بعداینکه بریم سرخونه زندگیمون بهتر میشه 

خودشوهرمم میگف بریم سرخونه زندگی مستقل میشیم 

ولی مث اینک هنو نمیفهمه مستقل بودن یعنی چی

بخدا جدی میگم امروز صب از خونه مادرشوهرم اومدیم خونه مامانم اونم با اصرار زیاد اولش مادرشوهرم اجازه ...

مادر شوهرت خودش دوست داره تو زندگیش کسی دخالت کنه؟؟؟؟ یا عقده اجازه گرفتن ازش داره؟؟؟

برای همسری توضیح بده که احترام به پدر و مادر و خانواده ش کار خوبیه

ولی این کارا بی احترامی به خانمشه

خدایا چُنان کن سرانجام کار که تو خشنود باشی و ما رستگار👐
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792