ی بار دیگه رفتیم ی جایی که نت نداشتیم
بعد یه آقاهه گوشی شو داد چون همه با هم رفتیم مسافرت منم معتاد گوشیم
چون خیلی از خانواده م دورم باید تصویری یا پیام بدم
بعد اون گوشی چن ساعت میباشد پیش ما یعنی خانما تو ی خونه ویلایی مردا تو ی خونه ویلایی دیگه که در داشت
خلاصه ما چون جای پرتی بودیم نت ضعیف بود بعد دخترش برد ی جا دیگع که نت قوی شع خانوم مرده روبه روم نشسته بود
بعد منم به دختره گفتم نبره دختره گوش نداد برد منم داد زدم گفتم اون گوشی بی صاحب شده رو بیار