چند وقت پیش واسه خواهرم ی خاستگار اومد بصورت سنتی بعد ب مرحله ی رفت و امد ک رسید اصلا خوشم نیومد پسره خیلی نچسب بود و همش میخاست بگه من خوبم و ردش کردیم الان ی حسی دارم ک فک میکنم هرکسی بیاد همینطوره و نمیتونیم باهاش ارتباط برقرار کنیم دیگه دوس ندارم خواهرم ازدواج کنه بخاطر این قضیه اخه شوهر من تنها داماده و خیلی باهامون صمیمیه،شما تجربه تون چطور بوده؟؟
،😐😐😐😐😐
واااا😐😐😐
تو دوس نداری خواهرت ازدواج کنه؟
تو بزرگتری؟؟
وا این چه استدلالیه من دو تا خواارم قبل من ازدواج کردن
ی نمه حسادت و ترس داری
خب گلم ببخشیدا ولی به شما چه😑🤔
شاید شما فکر میکردین که اون اینجوری بوده خاستگاری خب میان که معرفی کنن و خوبیاشونو بگن طرف بیاد چی بگه خوبه؟ بگه من سیگاریم بدم؟
بذارید قشنگ خواهرتون تصمیم بگیره که خوبه یا بد با حرفاتون روش تاثیر نذارید
موندم تو جاریتو چجوری تحمل میکنی
پس میخوای خواهرتو تا ابد نگه داری
واسه منفعت خودت نمیخوای خواهرت سروسامان بگیره نوبره والا😐
ببخشید متوجه نشدم، یعنی دوست دارید خواهرتون اصلا ازدواج نکنند یا همسر اینده شون از هسر شما بهتر نباشه؟؟؟
وای وای وای بلا به دور
برای من پذیرش عضو جدید اون هم یکی که خواهرم رو ازم گرفته بود سخت بود😥😥
مخصوصا که من تو خونه با تاپ و آستین کوتاه می گشتم بعد از ازدواج خواهرم مجبور بودم مانتو و روسری سر کنم.....
الان هم منتظرم ازدواج کنم از این بلا ها سر خواهری در بیارم.... من راحت باشم او مجبور باشه لباس بپوشه....
دعا کنید زود تر ازدواج موفق داشته باشم ....
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
56 ثانیه پیش
57 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
