حالا به من بگید چه رفتاری کنم به خدا دیگه خسته شدم من خیلی احترامشون نگه میدارم تا به حال که این همه دیدم ازشون کوچکترین بی احترامی نکردم ولی انگار این رفتار بدترشون کرده من زبونم ندارم وقتی متلک میگن دوتا بزارم روش تحویلشون بدم دلم خنک شه میریزم تو خودم میام بیرون گریه میکنم شوهرمم خیلی باهاشون صحبت کرده ولی درست نشدن انگار بدتر شدن!!
خوش قلب ترین آدما اونایی ک نگران تاثیر حرفاشون رو قلب بقیه ان... از خودت، خندیدنات، برق چشمات، آرزوهات،ازخوشبخت بودنت مواظبت کن، زندگی ینی همین چیزای خیلی ساده،، امیدوارم اونقدرحالت خوب باشه ک وقتی یکی حالتو پرسیدمثل حافظ بگی:عیش مدام است از لعل دلخواه، کارم ب کام است الحمدلله...
حالا به من بگید چه رفتاری کنم به خدا دیگه خسته شدم من خیلی احترامشون نگه میدارم تا به حال که این همه ...
هیچی بابا ولشون کن.بهتر ک نباشن.تو هم هرروز برو خونه مامانت خونه اونا نرو.هرروز برو خوش گڋرونی اونجا نرو.اگه چیزی هم گفتن بگو کروناهه
خوش قلب ترین آدما اونایی ک نگران تاثیر حرفاشون رو قلب بقیه ان... از خودت، خندیدنات، برق چشمات، آرزوهات،ازخوشبخت بودنت مواظبت کن، زندگی ینی همین چیزای خیلی ساده،، امیدوارم اونقدرحالت خوب باشه ک وقتی یکی حالتو پرسیدمثل حافظ بگی:عیش مدام است از لعل دلخواه، کارم ب کام است الحمدلله...
تازه بچه ی من تنها نوه شونه و اواین نوه اصلا دلیل این رفتارارو نمیفهمم
چقد بی ذوقن
خوش قلب ترین آدما اونایی ک نگران تاثیر حرفاشون رو قلب بقیه ان... از خودت، خندیدنات، برق چشمات، آرزوهات،ازخوشبخت بودنت مواظبت کن، زندگی ینی همین چیزای خیلی ساده،، امیدوارم اونقدرحالت خوب باشه ک وقتی یکی حالتو پرسیدمثل حافظ بگی:عیش مدام است از لعل دلخواه، کارم ب کام است الحمدلله...
به نظر من زنگ بزن بگو من یه غذای حاضری درست میکنم بریم فلان پارک همو ببینیم. اینجوری هم استرس کرونا رو نداری هم اینکه آدم بده نمیشی. البته پارک رفتن هم تو این اوضاع دردسرهای خودشو داره ولی بالاخره یه پارک خلوت پیدا میشه
به نظر من زنگ بزن بگو من یه غذای حاضری درست میکنم بریم فلان پارک همو ببینیم. اینجوری هم استرس کرونا ...
گفتم عزیزم چندبارم گفتم وقتی نمیخوان بیان ! اگر دوست دلشت که بیاد و دلش واقعا برای نوه اش تنگ شده بود تو این نه ماه میومد میدیدش به من مادر هم حق میداد که بترسم و نمیگفت اصلا میام خونتون😞
خیلی مادر شوهرم هفته ای یه بار زنگ میزنه به شوهرم میگه یه چندتا عکس بفرست ولی قدم رنجه نمیکنه بیاد بچه رو ببینه ولی تا کجاها میره برای عشق و حال خودش!!
خوب بیچاره گفته که بیام یاشمابیایین دیگه چیکارکنه؟
عزیزم نگفت بیاین بعد نه ماه که هیچی نمیگفت گفت حالا میخواین بیاین اینجا منم توضیح دادم ایشون اصلا رعایت نمیکنن و ت این مدت همه جا رفتن برادر شوهرام هم همین طور من میترسم با بچه کوچیک برم خونشون تو این اوضاع خودشم نمیاد پارکی جایی قرار بزاره گفته حالا یه برنامه میزارم میام خونتون من که گفتم تو محیط بسته نبینیم همو زورش میاد بیاد پارکی جایی تو هوای آزاد تنها نوه شو ببینه اونم بعد نه ماه!!!!