بچه دارم میترکم بخدا
امروز رفتیم موجودی بگیریم. دیدم تو حسابمون یه تومن هست بعد واسه اول. برج هفت یه چک هست ب مبلغ 23 تومن باید پاس کنیم من همش دارم پسنداز میکنم واسه این چک ک پاس بشه. امروزم ب شوهرم گفتم بیا یه تومنو بریزیم واسه چک اومد 900 تومن شو ریخت گفتم خب همشو بریز این. برجی باید کمتر خرج کنیم من واسه خرج خونه تو اون حسابم پول هست
ولی شروع کردن بحث کردنو اینا بعدم منو آورد خونه قرار بود بریم دور دور.. رسیدیم خونه بهم گفت برو گوشی منو بیار منم ب. دعوا گفتم خودت بیا بردار بعد ک اومد داشت میرفت گفتم خوب منو بردی بیرون گوشیو کوبوند رو پله ها شکست کلا داغون شد
بعد شروع ب جیغ و داد ک تو فک کردی کی هستی. اینجور با من رفتار میکنی هم صداتو برا من میبری بالا و فلانو فلانو فلان
خلاصه بیخودی دعوا راه انداخت رفت بیرون یه نیم ساعت بعد اومد خونه آروم شده بود منم دیدم باید بره سرکار نشستم با خوبی باهاش حرفیدم بغلش کردمو اینا ک ناراحت نره