2777
2789
عنوان

خواب مردگان

13784 بازدید | 99 پست
سلامممم ...... ه گفم یه تاپیک بزنم که توش از خوابهایی که از گسایی که فوت شدن دیدیم بگیم ....که ر واقع اون خوابا نشانه ی چیزی بوده ...یا طلب بخشش ..... یا هر چیزی...هدف ایجادترس نیست......شاید اینطوری بیشتر وجود خدا پی ببریم.....و بدونیم اخرتی هم هست .......و حواسمون به انها باشه ..... شاید اخرت خودمونو خریدیم....شاید اخرت کس دیگه ای که طلب بخشش میکنه .....ویا حتی پیامهایی که اونا برامون میفرستن و باور کنیم

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

مثلا وقتی من با شوهرم بودم .......... هنوز نامزدم نبودیم ......خواهرش خواب باباشونو میبینه که داشته شیرینی پخش میکرده و خیلی خوشحال بوده .......... و شوهرمو دیده که زیر یه پتو خوابیده ...........که تعبیرش کردن که همسری خوبی نصیب فرد میشه ...... این یه نمونه سادش بود گفتم
یکی از فامیلای ما فوت میکنه ....... خیلی ها ازش ناراضی بودن ...... حتی بچه های خودش ..روزی که فوت شده چند روز بعدش میاد تو خواب برادرم و میبینه که ایشون یه گوشه ناراحت نشسته .....همه از کنارش رد میشن ولی وجهی بهش ندارن ........میره بهش میگه چرا ناراحتی ....میگه تنها شدم ...کسی یادم نیست ............ بعد میگه زمان کم دارم .....تا وقتی جسمم سالمه میتونم بمونم بعدش باید برم ......... باید حلالم کنن ..زمان ندارم .....ما خیلی سعی کردیم به اقوام بفهمونیم ولی حتی بچه هاشم توجهی نکردن ............ یکیش بابای خودم خیلی شاکی بود ازش .......و همیشه میگفت حقمو خورده و راضی نیستم ....... حتی به بچه هاش گفت ولی بچه هاش گفتن وقتی زنده بود به خودش میگفتی ...... حالا مرده داری میگی....بابامم گفته گفتم ولی گفته کی کجا....ثابت کن .........یا به هر ترفندی نداده ........ من هیچی نمیخوام ولی حلالش نمیکنم .......همین فردم یه شب با حالت ناراحتی رفته به خواب بابامو گفته تو حق داری هرچی بگی حق داری........ از وقتی این خوابا برام تعریف شده خیلی میترسم .......و خیلی ناراحتم .........دوست دارم همه حلالش کنن شاید در عذاب باشه
توی این تاپیک خواب های خودم رو تعریف کردم http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=880456&PageNumber=15
من هر روز از هر لحاظ بهتر و بهتر میشوم ... من لایق بهترین ها هستم ^_^ http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=1218273 برای حاجتم یه صلوات بفرست ممنونم
این خواب مربوط به دوستمه : عموش چند سال پیش فوت شده . یه شب خوای میبینه عروسی دختر عموشه ولی عموش یه جا غمگین نشسته و خیلی ناراحته بعد توی خواب به دوستم میگه به دختر بگو حواسش رو جمع کنه دوستم از دختر عموش میپرسه قراره عروس بشی ؟ و خوابش رو برای دختر عموش تعریف میکنه. دختر عموش میگه به یکی از خواستگاراش جواب مثبت داده ولی به خواب توجهی نمیکنه. بعد از عقدشون معلوم میشه پسره کلاهبردار بوده و کلی از اموال دختره رو بالامیکشه و بعد فرار میکنه
من هر روز از هر لحاظ بهتر و بهتر میشوم ... من لایق بهترین ها هستم ^_^ http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=1218273 برای حاجتم یه صلوات بفرست ممنونم
یکی از اقوام همسرم تعریف میکنه که خیلی خواب مادربزرگشون رو میبینه و همیشه بهش هشدار میده توی خواب مثلا یکبار مادربزرگش رو توی خواب میدیده که ناراحته و حرف نمیزنه تا این خانم میاد حرف میزنه یا سوال میپرسه ، مادربزرگه دستش رو جلوی دهنش میاره به معنی سکوت و هی میگفته هیس فردا شبش یه دعوای خانوادگی پیش میاد و چند نفری هی با این خانوم دعوا میکردن . این خوانم هم تا میومده حرف بزنه یاد مادربزرگش توی خواب میافته و سکوت میکنه بعد بقیه متوجه اشتباهشون میشن و میان از این خانم عذرخواهی میکنن و دعوا سریع ختم به خیر میشه خودش میگه هیچ وقت اهل سکوت این مدلی نیست و همیشه جواب میداده
من هر روز از هر لحاظ بهتر و بهتر میشوم ... من لایق بهترین ها هستم ^_^ http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=1218273 برای حاجتم یه صلوات بفرست ممنونم
یه شب خواب دیدم داریم میریم حرم امام رضا با مامانم اینا و شوهرم .پشت سر ما مامان بزرگ پدرم که فوت شده دیدم ما از پله ها پایین میرفتیم اون بالا میرفت و دیدم از لابه لای جمعیت دست یه خانمی که چشمای روشنی داشت کشید و با خودش داشت میبرد که از اهالی همون روستا بود و تقریبا اشنا بودن .....ولی من تو خواب نشناختمش ......... یه چیزایی هم در مورد اون خانم گفت که یادم نیست ولی تعریف میکرد .........فردا یا پس فرداش شنیدم یکی از فامیلای دورمون فوت شده ......تصادف کرده خانوم بوده ............ و چشماشم روشن
الهه جون شما مامی سایت عضوی . درسته ؟ عکس دخترت رو با لباس عروس گذاشته بودی ؟
من هر روز از هر لحاظ بهتر و بهتر میشوم ... من لایق بهترین ها هستم ^_^ http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=1218273 برای حاجتم یه صلوات بفرست ممنونم
عمه ی من دو سال پیش از سرطان سینه فوت کرد ،خواهرم چون ختمشو شهرستان گرفتیم نتونست بیاد با ما مراسمش ،بعد از یه مدت نزدیک شب یلدا خواب دید ،خالم خیلی خوشحاله ،اومده خونمون با یه هندونه تو دستش ،هندونه رو داده به خواهرم ،بهش گفتم به خواب من اصلا نیومد حتما اومده به خوابت که غصشو نخوری که مراسمش نرفتی ،بگه جاش خوبه
این قدر عمر که تو را هست در تفحص حال خود خرج کن. در تفحص عالم چه خرج کنی؟ شناخت خدا عمیق است؟ ای احمق! عمیق تویی. اگر عمقی هست آن تویی. "شمس تبریزی"
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز

داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته

داغ ترین های تاپیک های امروز