2777
2789
عنوان

خواب مردگان

| مشاهده متن کامل بحث + 13784 بازدید | 99 پست
پدر من و پدر شوهرم با هم همکار بودن و از 15 سالگی من میومدن خواستگاری و بابام میگفت زوده پدر بزرگ شوهرم که بابامو خوب میشناخت به اینه ازدواج خیلی اصرار داشت ولی قبل ازدواج ما تصادف میکنه و فوت میکنه دوسال بعد رسما از من خواستگاری میکنن و بله میگم ولی چون میترسیدن نه بشنوند به فامیلشون نمیگن تا قطعی بشه همون شب خواستگاری وقتی برمیگردن خونه خاله شوهرم زنگ میزنه به مادر شوهرم میگه علی رو داماد کردین اونم با تعجب میگه از کجا میدونی میگه خواب بابارود دیدم که با یه جفت شمعدون و اینه اومد خونه و گفت بالاخره اینه اینه و شمعدون باید جایی که قرار میگرفت, گرفت میگه گفتم بابا منظورت چیه گفتن خیالم از علی راحت شد مرده ها از احوال زنده ها اگاهن و از ناراحتی یا شادی عزیزاشون ناراحت و شاد میشن...
فقط خدا....

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

آخه اونجا یه خانومی عضوه نام کاربریش الهه مامان الناست
من هر روز از هر لحاظ بهتر و بهتر میشوم ... من لایق بهترین ها هستم ^_^ http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=1218273 برای حاجتم یه صلوات بفرست ممنونم
آخه اونجا یه خانومی عضوه نام کاربریش الهه مامان الناست
من هر روز از هر لحاظ بهتر و بهتر میشوم ... من لایق بهترین ها هستم ^_^ http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=1218273 برای حاجتم یه صلوات بفرست ممنونم
من خواب مامان مانمو دیدم پارسال ،من اصلا تا حالا ندیدمش فقط عکساشو دیدم اومده بود به خوابم راجع به مامانم حرف می زد،به مامان خودم که تعریف کردم گفت امسال قراره سالگرد بگیریم براش اتفاقا 5 شنبه سالگردشه حتما خیرات می خواسته ،من اینو نمی دونستم خوابشو دیدم
این قدر عمر که تو را هست در تفحص حال خود خرج کن. در تفحص عالم چه خرج کنی؟ شناخت خدا عمیق است؟ ای احمق! عمیق تویی. اگر عمقی هست آن تویی. "شمس تبریزی"
منم همینطور،تاپیک خوبی زدی عزیزم
این قدر عمر که تو را هست در تفحص حال خود خرج کن. در تفحص عالم چه خرج کنی؟ شناخت خدا عمیق است؟ ای احمق! عمیق تویی. اگر عمقی هست آن تویی. "شمس تبریزی"
یه بار توی خواب دیدم یه دختری داری گریه میکنه.گفت حالا من چه کار کنم سیمین خانم این ماه دیگه بهم پول نداد . هر ماه برای هزینه تحصیلم فلان مبلغ بهم میداد من چطوری شهریه دانشگاه رو بدم دیگه نمیتونم برم دانشگاه سیمین خانم خاله من بود و چند سالی هست که فوت شده. به مامانم گفتم . اونم به دختر خاله ام گفته بود دختر خاله ام گت مامانش خدا بیامرز هر ماه از حقوقش این مبلغ برای تحصیل یه نفر میداده و بعد از فوتش دختر خاله ام به نیت مامانش این مبلغ رو میداده و این ماه نداده و گفته ولش کن دیگه نه من از این قضیه خبر داشتم نه مامانم!!! جالبترش این بود که مبلغ خوابم دقیقا همون مقداری بود که خاله ام میداده
من هر روز از هر لحاظ بهتر و بهتر میشوم ... من لایق بهترین ها هستم ^_^ http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=1218273 برای حاجتم یه صلوات بفرست ممنونم
مامان من خواب دایی مو میبینه یعنی برادرشو ........ میبینه که تو خواب میگه اومدم برا رامین الهه رو خواستگاری کنم ......رامین پسر داییم میشه که زن داره .مامانمم میگه والا چی بگم الهه که شوهر داره .....بعد میگه چرا میخوای رامین که زن داره پس چرا بازم خواستگاری..........میگه به خاطر بچه ......مامانم خیلی نگران میشه زنگ میزنه به پسر داییم میگه که جه خبر و این حرفا ........اول میگه هیچی بعد مامانم میگه هیچی؟ میگه خانمش حامله است ......و تازه باردار شده ........ولی هنوز نفهمیدیم معنی خوابش همین بوده پیام بچه بوده یا چیز دیگه ای
یه دایی داشتم که مجرد بود و بعد از فوت مادربزرگم تنها زندگی میکرد . من خیلی دوستش داشتم خدا بیامرز خیلی مهربون بود و با شخصیت . 36 سالش بود تازه رفته بودم دانشگاه که فوت کرد.خیلی ذوقم رو میکرد و مهربون بود بعد از فوتش خیلی غصه میخوردم و خیلی گریه میکردم و براش قران میخوندم اما تقریبا هر شب خواب میدیم ازم ناراحته و تو خواب دعوام میکنه هی میگفت نگار اینطوری میگفتی دایی رو دوست داری؟؟! تو که میگفتی منو خیلی دوست داری چرا هیچکاری برام نمیکنی . دروغ میگفتی. عروسس داییه پس تو چرا اینطوری میکنی دیگه از دیدن این خواب کلافه شده بودم هر چی خیرات میدادم و قران میخوندم فایده نداشت و هر شب توی خوابم ناراحت بود و یه بار گفت دیگه باهات حرف نمیزنم تو الکی میگفتی دایی رو دوست داری. برای هر کس هم که این خواب رو میگفتم میگفت جاش بده خیرات میخواد و از این حرفها تا این که یه آیت الهی توی قم بود که کارش تعبیر خواب بود و خیلی طول کشید تا جوابم رو بده اما نهایش جوابش این بود : دایی شما خیلی دوستت داره و الان جاش عالیه . اما تنها ناراحتیش اینه که تو گریه میکنه . خیلی ناراحته که هر روز گریه میکنی . گریه نکن تا آرامش داشته باشه و فقط هر وقت تونستی براش قران بخون و خیرات بده اما نگران نباش جاش خوبه رفتم سر خاک داییم و بهش گفتم دیگه گریه نمیکنم و باهاش کلی حرف زدم شبش اومد به خوابم و اینبار خوشحال بود . دیگه دعوام نکرد همش میخندید بعد از اون دیگه نیومد به خوابم
من هر روز از هر لحاظ بهتر و بهتر میشوم ... من لایق بهترین ها هستم ^_^ http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=1218273 برای حاجتم یه صلوات بفرست ممنونم
یه بار خواب برادرشوهرم رو دیدم . فوت کرده من هیچ وقت ندیدمش توی خواب خیلی ناراحت بود و لباساش خاکی بود از شوهرم بزرگتر بوده . از دست شوهرم ناراحت بود میگفت وقتی بچه بود خیلی مراقبش بودم نمیذاشتم چیزی کم داشته باشه اما الان که من نیاز دارم اون چرا کمکم نمیکنه و گفت شوهرت هر وقت پول میخواست من بهش میدادم . توی خواب شوهرم بهش پول داد ما اون موقع مشهد بودیم . خوابم رو که به همسری گفتم رفتیم حرم و همون مبلغ توی خواب رو به نیت اون پرداخت کردیم فردا شبش دختر عموی شوهرم خواب برادرشوهرم رو دیده بود که کت و شلوار شیک پوشیده خیلی خوشحاله و میگه داداشم برام خریده
من هر روز از هر لحاظ بهتر و بهتر میشوم ... من لایق بهترین ها هستم ^_^ http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=1218273 برای حاجتم یه صلوات بفرست ممنونم
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز