من دخترم ۵ سالشه. از بچگیش بد اخلاق و بد قلق بوده. با ادما خیلی سخت ارتباط میگیره. همش ب من وابسته اس. الان ک بزرگتر شده بهتر شده ولی بازم نسبت ب بچه ها دیگه اذیت کن تره. امروز رفتیم بیرون ب جای اینکه بهش خوش بگذره و بازی کنه همش نق زده ک حوصله ام سر رفته ب من خوش نمیگذره. توی ماشین بی دلیل شروع کرده ب گریه نصف مسیر رو گریه میکرد هر چی میگم چیه فقط گریه هر چی هواسش پرت میکنیم داد و بی داد و باز گریه اخر مجبور شدم بزنمش و دعواش کنم. زهرم کرد بیرون رفتنو. کسی تجربه مشابه داره دلداریم بده. گاهی میگم چ غلطی کردم بچه دار شدم
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
دخترخواهر من مشابه دختر شماست از بچگی خیلی بهونه گیر بود و با هر تغییری خیلی سخت کنار می اومد.من خواهرم آدم پراسترسیه و استرس رو به بقیه و بچه اش منتقل میکنه و موقع بارداری هم با شوهرش دعوا زیاد میکرد.به نظرم بی تاثیر نبوده.
ینی میشه ی نفر دم گوشت ی سره نق بزنه بعد تو شاد باشی؟
خیلی سخته، بچه خواهر من اینطوریه ولی باور کنید عمده روحیات بچه مخصوصا دختر ، از حال مادر نشأت گرفته یه مدت رهاش کنید گیر ندید بهش و تلاش کنید شاد باشید اثرش رو می بینید
واینکه بازی معجزه میکنه خیلی خودتون باهاش بازی کنید، خیلی عمیق و باحال خوب، بچه ها بازی واقعی حالشون خیلی خوب میشه
دنبال لذت های حقیقی و عمیقم، لذت های آنی مثل خاروندنه، یه لحظه و بعدم هیچ اثری نمیمونه...
به نظرم از مشاور کودک کمک بگیرید و اینکه سعی کنید اول خودتون خیلی آروم باشید و به بهونه هاش بی توجه ...
حق با شماست ولی واقعا سخت یکی کنار گوشت در حالی ک بعد مدت ها رفتی بیرون و خوش بگذرونی غر بزنه و تو بتونی اروم باشی. گاهی میگم اصلا نیاید از خونه ببرمش بیرون